توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 حقايق ذهنيه وجودات مجرده هستند و ارتباط دو تعيّن خارجي با يكديگر فقط بر اساس علم و ادراك و شهود است و خود تعيّنات خارجي هيچ ارتباطي با هم ندارند بلكه فقط جنبۀ واسطيت دارند. 2 برگشت تحقق صورت ذهني به مثال منفصل اوست كه همان ربط مثال متصل انسان است با آن مثال منفصل كه به واسطۀ آن ارتباط مثالي است كه صورت تجردي انسان نسبت به موجود خارجي متحقق ميشود. 3 آثار خارجي مثالي بر اعمال خارجي مترتب نيست بلكه نفس نيّت و عزم و اراده دائماً آثار مثالي ايجاد ميكند. 4 غيرت را نبايد در قبال عبوديت قرار داد. 5 پوشاندن صورت زن در حج جايز نيست. 6 واقعيت حج يعني خروج از تعلقات بشري. 7 بزرگترين خطر براي سالك اين است كه آرامش او تعطيل باشد و طمأنينه و سكون را از دست بدهد؛ لذا استفاده مستمر و غير صحيح از تلفن همراه براي سالك بسيار مضر ميباشد. 8 جرياني از مرحوم علامه طهراني رضوان الله عليه در رابطه با خواب و روياي مرحوم آية الله خوئي در مورد احوالات مرحوم آية الله سيد ابوالحسن اصفهاني در عالم پس از مرگ. 9 وهن اسلام و تشيّع فقط در نوشتن مقالۀ الحادي خلاصه نميشود.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 قضيهاي راجع به يكي از اساتيد و مرد روستايي. 2 بين صور علميه در علم عنائي و بين اشياء خارجي حدّ فاصلي وجود ندارد. 3 گذشته و آينده براي كساني كه پرده از جلوی چشمانشان برداشته شده است معنا ندارد زيرا مطالب را در خود به نحو علم حضوري مييابند. 4 استصحاب حكم نسبت به آتي، از مواردي است كه بايد روي آن بحث شود. 5 آنچه را كه بعضي در توجيه كلام افلاطون گفتهاند كه مراد از مُثُل، كلّي طبيعي است كه در وعاء علم الهي مانند كلي ذهني به نحو مطلق وجود دارد، اين توجيه ناتمام است چنانچه مرحوم آخوند ميفرمايند. 6 مقصود از مُثُل، كلي سِعي ميباشد كه وجود خارجي و عيني دارد، چنانچه در روايات و آيات و نحوه توفّي ملائكه و مراتب آن اين مسئله به چشم ميخورد. 7 آنچه را كه ما در مورد توفّي ملائكه گفتيم و برداشت مُثُل افلاطونيه از آن نموديم، همين مسئله را افلاطون در مورد انسان و حيوان و ساير موجودات قائل است كه داراي يك حقيقت كليه هستند كه آن حقيقت باعث نزول تمام مقيدات خارجي ميشود. 8 نفس مبارك پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و امام معصوم عليهالسلام و همين طور وليّ خدا به ماسوي الله احاطه علم حضوري دارند و با اين معنا علم غيب امام كنار ميرود بلكه معنا دقيقتر و رقيقتر ميشود زيرا تماماً حضور است و بس. 9 مسئله مثل افلاطونيه را در روايات به صور مختلف ميتوان يافت. 10 افلاطون ميفرمايد: مُثُل، سعه و اطلاق دارند (وجود خارجي سعي، نه وجود خارجي جزئي و محدود)
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 كلام مرحوم علامه طهراني رضوان الله تعالي عليه: بركت در نشستن روي زمين است. 2 جلوس در زمين هنگام مطالعه يك امر اعتباري نيست بلكه يك واقعيت است و آن ربط انسان با حقيقت و نزول اسم عليم حق در ذهن است. 3 نكاتي چند در مورد وصيت اميرالمؤمنين عليهالسلام در حاضرين پيرامون زنان. 4 شعائر ديني بايد طبق سنت و روش بزرگان باشد و امام حسين عليهالسلام نبايد از صراطیت به موضوعيت تبديل شود. 5 در معناي سفينة النجاة و صراطيّت امام حسين عليهالسلام. 6 تمام حركات امام حسين عليهالسلام حساب دارد قيام و قعودش، حركت و وقوفش؛ چنانچه ده سال با معاويه نجنگيد. 7 داد و فرياد زدن در عزاداري و هيئات و گِل بر سر زدن و پابرهنه دويدن در روش اولياء دین نبوده و نيست. 8 آنچه در روايات داريم مقتل خواندن و بكاء و تباكي و ابكاء است و بس و نبايد احساسات مخاطبين را در اختيار گرفت و به هر نحو ممكن مجلس را منقلب نمود زيرا گريه بايد از روي فهم باشد نه احساس. 9 اشعار در مجالس مصيبت نبايد موجب وهن امام عليهالسلام شود بلكه باید حكايت از ارزشهاي والاي حضرت كند. 10 كلام مرحوم علامه طهراني رضوان الله تعالي عليه: اگر سيدالشهداء در صحراي محشر بدن پاره پاره علي اكبرش را در دست بگيرد و بگويد: من براي شما و دين و عدالت چنين كردم، شما براي صلاح و هدف خود چكار كرديد، ما چه جوابي داريم؟! 11 در منزل امام رضا عليهالسلام هنگام صرف غذا وقتي سفره پهن ميشد تمامي افراد يكسان بودند و سر يك سفره مينشستند؛ درجه يك و دو نداشت تا جدا شوند.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
خلاصه مجلس 722 1 حقايق خارجيه نسبت به مبادي تكوينيه حيثيت معلولي دارند و علّت در علّيت خود تامّ بوده و هيچ رادعي قابل فرض نيست. 2 قانون علّيت، مسئله اجمال در علم عنائي حق را كنار ميزند. 3 جواب علامه طباطبائي رضوان الله عليه در پاسخ به سؤال يكي از آقايان كه "بايد" از "هست" استنتاج نميشود: تمام اينها شعر است!. 4 ما نبايد جاي خودمان را با امام زمان عليهالسلام عوض كنيم؛ زيرا فقط او ولي و قيّم و مطلع به تمام رموز دين است. 5 ادراك بسياري از مسائل توحيدي از جمله بحث بين مرحوم سيد احمد کربلایی رضوان الله عليه و شيخ محمدحسين كمپاني رحمة الله عليه موقوف بر فهم درست قاعدۀ علّت و معلول است. 6 وقتي گفته ميشود علّت تامّه يعني در اراده علّت براي ايجاد علّيت و تأثير خارجي هيچ رادعي وجود ندارد و نفس اراده موجب تحقق خارجي خواهد شد. 7 بين حقايق عيني خارجي و بين مبادي عاليه كه همان اراده فاعل و ذات حق است فاصلهاي وجود ندارد؛ زيرا فاصله يعني خارج از حيطۀ وجود و خارج از سلسله نزول اسماء و صفات كليه و اين مستلزم وجود ثاني براي وجود اول خواهد بود و در علم عنائي اجمال معنا ندارد و لبّ كلام همان است كه خواجۀ شيراز رضوان الله عليه فرمودند: اين همه عكس مي و نقش مخالف كه نمود يك فروغ رخ ساقيست كه در جام افتاد 8 شخصي كه چشم دلش باز شده است نفس موجود خارجي را ميبيند و ثقل او را احساس ميكند نه اينكه صورت و عكس او را ببيند. 9 استحاله انقطاع فيض حق يعني فاصله بين اراده حق و بين مراد و تجدد اراده و توالي آن در ذات حق، يك فيض است كه ابدي و ازلي است؛ زيرا ابد با ازل همراه است.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 مقصود از علوم استناره قلب و اناره به خلق است. 2 انسان در مسير ضلالت به جائي ميرسد كه شيطان براي اغواء او كم ميآورد و از شيطنت او در عجب ميماند. 3 علومي كه انسان فرا ميگيرد بايد در قلب تمكن پيدا كند و الاّ هيچ فايدهاي ندارد و نقل قضيهاي در همين راستا. 4 آن كسي كه حقيقت در قلب او رسوخ نكرده با یک فرد يهودي تفاوتي ندارد، گرچه دعوت به نور و هدايت كند. 5 نقل قضيهاي از مرحوم هداية الله غروي تبريزي راجع به شيخ علي هندي از معدود مجتهدين نجف. 6 معاصي منحصر به ظاهر نيست. ابوحنيفه و عمر سعد و امثال اينها به مراتب آلودهترند، زيرا باطن را آلوده كردند. 7 كلام مرحوم علامه طهراني رضوان الله عليه در وقتي كه عدهاي پيشنهاد ميدادند براي عمل جراحي به خارج برويد: من چگونه از پيشگاه امام رضا عليهالسلام بيرون بروم و در بلاد كفر خود را به دست يك مشت افراد بيدين و شرابخوار بسپارم در حالتي كه مُبلّغ دين هستم، فرداي قيامت جواب امام صادق عليهالسلام را چه بدهم؟! 8 سفر مرحوم علامه طباطبائي رضوان الله عليه به همراه مرحوم مطهري به خارج از باب تقاضاي مرحوم مطهري بود و الاّ شخص ايشان مايل نبودند؛ البته اگر مرحوم علامه طهراني رضوان الله عليه بودند، با وجود تقاضا نميپذيرفتند.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 مسئله مُثُل افلاطونيه بالاتر از عالم مثال است، مثال در مادون آن قرار دارد و آن يك حقيقت سعه اي و اطلاقي است كه نسبت به تمام افراد مادون خود به يك حيثيت و عنوان صدق ميكند. 2 اثبات مثل افلاطونيه از راه بساطت و صرافت وجود. 3 يكي از پيچيدهترين مباحث اين است كه چطور وجود در عين بساطت و صرافت وقتي حد و ماهيت به خود گرفت، از صرافت خارج نشد؟. 4 ماهيت عبارت است از نفسالوجود و اين مسئله در حلّ اين معضل بسيار راه گشاست. 5 ماهيت امر عدمي نيست. 6 صرافت، ذاتي وجود است و سلب صرافت از وجود يعني سلب وجود از خودش. 7 وقتي وجود در عين ظهور بساطت خود را از دست ندهد به اين نكته ميرسيم كه تمام آنچه در عالم وجود ظهور خارجي دارد با يكديگر اتحاد و معيّت دارند و اشعار ابن فارض در تائيّه شاهد اين معناست. 8 دو معنا براي كلام نوراني اميرالمؤمنين عليهالسلام در وصيتنامۀ آن حضرت در نهج البلاغه.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 آنچه در عالم خارج صورت عيني دارد يك جنبۀ حكايي در عالم مثال دارد كه آن صورت مثالي حقيقت اشياء را تشكيل ميدهد و مُثُل افلاطونيه بالاتر از اين صورت مثالي قرار دارد. 2 بين صورت مثالي و عيني انفصال و انفكاك نيست، زيرا مثال علت است. و انفصال بين علت و معلول معنا ندارد. 3 عالم مثال با خود شخص است نه جداي از او و شخص رائي خود را در عالم دیگری نميبرد تا إخبار از غيب دهد، لذا نفس عالم مثال در خود اين عالم است. 4 علت اشتباه در مكاشفات اين است كه شخص شواهدي را ميبيند و خيال ميكند تنجّز و فعليّت خواهد يافت. 5 نام گذاري صحن مقدس امام رضا عليهالسلام به صحن قدس اهانت به آن حضرت است. 6 مُثُل افلاطونيه يعني تمام حقايق عينيۀ خارجيه با اختلافشان مرتبط و متصل به يك حقيقت و صورت كلي ميباشند. لذا بسياري از بزرگان اختلاف هويت اشياء را اختلاف ذاتي نميدانند. 7 به عبارت ديگر آن صورت كلي و سِعهاي مقام واحديت است كه همه در آن مرتبه جمعند. 8 از مثل افلاطونيه ميتوانيم به مسئله ولايت منتقل شويم كه اين صور كلّي نفس ناطقه با ساير صور موجودات در يك نقطه اشتراك دارند كه همان رأس الواحدية است كه آن نقطۀ مركزي صادر اول و نفسالنبي صلي الله عليه و آله و سلّم است.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 بسیاری خواستند از راه ابهام و اجمال در علم حق مسئله ربط حادث به قدیم را حل کنند. 2 زمان و مکان در نفس تحقق عینی شئ دخالت ندارد. 3 علامه طباطبائی رضوان الله علیه مراتب علّی را به عنوان اغلب گرفتند در حالیکه هزار جور سلسله علّی داریم. 4 آن اولیایی که در مجرای مشیت حق قرار گرفتهاند اگر کلمهای از غیب میگویند از باب ناچاری است. 5 مسئله حرمت اختصاصی به ضرر دخانیات ندارد بلکه هر چیزی که ضرر قابل توجهی داشته باشد حکم حرمت دارد. 6 مسائلی در مورد شبیه سازی و حکم آن. 7 کلام مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه در شرح سوره یس: عن قریب خواهد آمد که از سلول پوست یک انسان میسازند. 8 تطبیق کلام مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه با شرایط روز "روسها خائنند و قابل اعتماد نیستند"
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 آنچه که مدّ نظر شارع مقدس است تعبّد مکلّفین و اتیان عمل با رعایت موازین آن است که از جمله آن صلاة استسقاء میباشد و اما آمدن باران و نیامدن آن به مصلّی مرتبط نیست و ذکر حکایتی در همین راستا. 2 قضیهای راجع به نماز استسقاء توسط مرحوم سید محمد تقی خوانساری رحمة الله علیه. 3 نزول باران توسط نماز در بسیاری از موارد به کرامت ارتباطی ندارد. 4 فتوا بر خلاف ما انزل الله به خاطر دور بودن از ولایت امام معصوم است. 5 فیلسوف که از علت و معلول بحث میکند باید اعجاز انبیاء و خوارق عادت را هم در نظر بیاورد. 6 کلام مرحوم علامه طباطبایی رحمة الله علیه در باب علّیت معجزه در مراتب و سلسله عرضیّه و اشکال آن. 7 سؤال یکی از علماء راجع به توسعه صحن حرم رضوی علیه السلام و جواب مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه. 8 کسی که به حاقّ دین رسیده باشد امام را اصل میداند و نماز و روزه و جهاد را فرع میشمرد. 9 وظیفه حکومت اسلامی این است که ولایت امام را در نفوس احیاء کند و مردم را به زیارت امام معصوم راغب گرداند و مقدمات این امر را فراهم نماید. 10 یک مجتهد باید به ملاک حکم دسترسی پیدا کند تا به اطمینان قلبی نائل شود.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 بیان فتوای بعضی از آقایان در خصوص کشف حجاب و نقد و اشکال بر آن. 2 بیان اهتمام و عرق دینی بزرگان نسبت به حجاب. 3 هر شی دارای مثال خاص خود است و همان مثال جنبه علّی نسبت به او دارد. 4 افرادی مانند طیب ظاهرشان آلوده بود اما باطنشان صاف بود. 5 نقل حکایتی بعد از زمان مرحوم آیت الله حکیم در تعیین مرجعّیت. 6 کلام مرحوم سید احمد کربلائی رضوان الله تعالی علیه در خصوص قبول مرجعیت: اگر جهنم رفتن واجب کفائی است من به الکفایه موجودست. 7 تشبیه عالم ماده نسبت به عالم مثال، به قطره نسبت به دریا در کلام معصوم علیه السلام. 8 بین حیثیت علی و مثال و بین معلول انفکاک و انفصال مستحیل است. 9 اضافه به صورت که مثال است موجب اضافه به ماده هم خواهد شد زیرا انفصال وجود ندارد. 10 همچنان که یک ولی خدا میتوانند خلق ابدان کند، میتواند وجود فردای شخص را کنار وجود امروزش قرار دهد. 11 در خلق ابدان متعدده نفس با تمام ابدان نسبت مساوی دارد و علت آن هم این است که ماده ارتباطش با مثال یکی است یعنی اعمال مثال شده است. 12 اینکه رسول خدا صلی الله علیه و آله طبق نقل صحیح تشریف بردند در کربلا و خاک آوردند یعنی رفتن به کربلای پنجاه سال دیگر، نه کربلای الان، زیرا اگر رویت در مثال بود رویت مثال نیازی به این حرکت به سمت کربلا نداشت. 13 کلام مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه در تفسیر سوره یس: (حدود 40 سال پیش) عن قریب تکنولوژی به جایی میرسد که از سلول پوست انسان یک انسان کامل درست میکنند.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 در بحث علم به اینجا رسیدیم که نفس علم عنائی مساوی با معلوم خارجی است و آنها که از مقام علم حضرتِ اجمال در قبال مقام تفصیل که معلوم خارجی است تعبیر آوردهاند در واقع اثبات جهل کردهاند. 2 علم بدون معلوم خارجی معنا ندارد. 3 علم عنائی حق به تمام امور و نفس تحقق خارجی مادیات و زمانیات تعلق میگیرد و علم به عدم و معدوم هم مستحیل است. 4 رویت خارجی اشیاء چه در مرتبه مثال و چه در مقام شهادت و ماده به یک میزان است و احساس واقعیت در هر دو به نسق واحد است. 5 تصرف ولی خدا در اشیاء در واقع در جنبه مثالی آنهاست و انعکاس این تصرف در خارج و ماده ظاهر میشود. 6 برای شخص رائی، برزخ و خارج یکی است و یک وجود است و بین انسان و صورت برزخی و حقیقت خارجی، وحدت برقرار میشود و این اتحاد بیرون آمدن از قانون زمان است. 7 علم حق به اشیاء از نفس خود اشیاء جدا نیست یعنی بین علم حق به موجود با خود موجود جدایی وجود ندارد پس غلط است بگوئیم خدا به اشیاء علم دارد لذا اجمال و ابهام در علم حق راه ندارد. 8 مقصود حافظ علیه الرحمة از این شعری که میفرماید: "این همه عکس می و نقش مخالف که نمود یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد" تمام موجودات اعم از ماده و مجرد است که به یک اراده تحقق یافتند. 9 توالی اراده و تعدد آن در ذات حق مستحیل است. 10 تمام نظام عالم حکم واحد و مجموعه واحدی را دارد که به علم واحد در علم عنائی قرار دارد و علم او هم ازدیاد ندارد
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 صور علمیّه در صُقع ربوبی در مقام اسماء و صفات به نحو قدیم قبل از تحقق خارجی موجود بودهاند. 2 صور تمام اعیان چه به نحو کلی، چه جزئی در علم عنائی حق وجود دارد و اختلافش با ذات اختلاف علّی و معلولی است. 3 حکایتی از مردانگی کمالالملک. 4 قضیهای آموزنده از کرامت و بزرگی مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه. 5 بین صور و ذیالصور بینونت معنا ندارد و این صور جنبۀ علّی دارند نسبت به اعیان خارجیه و بین علت و معلول هم بینونت معنا ندارد. 6 توالی اراده در ذات حق مستحیل است. 7 در علم عنائی حق توجه به این نکته ضروری است که انفکاک بین صور علمیه و اعیان خارجیه محال است و تمام شبهات از اینجا ناشی می شود. 8 در ذات حق اطلاع بر صورت اشیاء مساوی با اطلاع بر عینیّت اشیاء است.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 کلام مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه: برکت در نشستن بر روی زمین است. 2 کلام بزرگان و فلاسفه در باب علم عنائی حق ناظر به افتراق بین صور علمیه و تعینات خارجیه است. 3 در اینکه صور علمی اشیاء در علم حق وجود داشته شکّی نیست. 4 زمان و مکان دو امر اعتباری بیش نیست. 5 تعریف و ماهیت زمان از نظر فلسفی. 6 ذات حق تعالی در خود مرور و گذشت را احساس نمیکند، زیرا او اول ندارد. 7 سرّ نزول قرآن دفعةً واحدة در قالب تمثیل. 8 ظهور علم عنائی حق در عوالم مختلف از مثال و ملکوت.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیر علیهالسلام در جنگها از همه به دشمن نزدیکتر بودند. 2 مُثُل افلاطونی ریشه در علم عنائی حق دارد و آن عبارت است از تحقّق صور عینیۀ خارجیه به صورت علمیه در ذات حق در مقام اسم. 3 رؤیت در مثال و برزخ به قدری قوی است که گاهی رائی خَلط بین رؤیت ظاهر و باطن میکند. لذا مرحوم انصاری رضوان الله علیه فرمودند: اغلب حکایات مرحوم حاجی نوری در نجمالثاقب در مکاشفه رخ داده است. 4 در علم انسان به اشیاء خارجی، نفس تعین خارجی به عنوان یک علم حضوری برای انسان حاصل میشود گر چه منشأ آن به واسطۀ علم حصولی است. پس بنابراین مآل علم حصولی به علم حضوری خواهد بود. 5 چنانچه در علم به اعیان خارجیه مثال متصل انسان با اعیان خارجیه ارتباط برقرار میکند همانگونه که در وجود ذهنی گفته شد، در باب مکاشفات هم مطلب از همین قرار است. 6 در مکاشفات، نفس نیازی به عبور از ماده ندارد، دفعةً خود صورت را ادراک میکند یعنی آن مبدئیّت مادّی از اول منتفی است. 7 در هر دو قسم از ادراک ظاهری و باطنی، اتصال مثالین صورت گرفته است. 8 نفس میتواند خلق صور ذهنیه و نفسانیه کند و به عنوان وجود خارجی وانمود کند. بیان حکایتی از اختلاف فتوا در دو شرایط مختلف، در همین راستا. 9 مجتهد باید به عالم ملاکات رسیده باشد و نفس او به ملکوت متصل شده باشد. 10 قضیهای در رابطه با شخصی که مدّعی رؤیت امام زمان علیهالسلام بود. 11 کلام مرحوم حداد رضوان الله علیه: آن فردی نزدیکتر است که خود را به توحید نزدیکتر احساس کند. 12 علّت قرائت مرحوم حداد و انتخاب ایشان شعر مثنوی را در اولین ملاقات با مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیهما.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 آنچه که باعث شد انبیاء در تبلیغشان موفق شوند عمل آنها بود که از صفای باطن آنها حکایت میکرد. 2 بزرگان در سختترین شرایط و موارد خطر اصل را رها نمیکردند، زیرا در تمام اینها خدا را میدیدند. 3 مُثُل افلاطونیه به سلسله علل طولیه برمیگردد. 4 صرف اینکه مطلبی از حکمای یونان به دست ما رسیده باشد نباید باعث استبعاد گردد. 5 وقتی من رسالۀ صلوة الجمعه مرحوم آقا را تحشّیه زدم فقط امام صادق علیهالسلام مدّ نظرم بود و بس. 6 اولیاء الهی گاهی تأدباً آن حقیقت را در مقام ظهور نمیآورند تا با امام معصوم اشتباه نشوند. 7 مُثُل افلاطونیه به سلسلۀ علّی از علم عنائی حق برمیگردد. 8 اگر ولیّ خدا تعمداً و تأدباً در یک جا اشتباه کند، صد جای دیگر درست عمل میکند تا شخص برای رسیدن به حق دچار تزلزل نشود.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 هیولای اولیه و مادة المواد حقیقتش به همان جنبۀ صوریه اوست که به واسطۀ آن از ابهام بیرون میآید و تمام آثار و خصوصیات در صورت نوعیه به واسطه همان صورت نفسیه اوست که بر او حاکم است. 2 قضیهای تربیتی به نقل از مرحوم سیدعلی لواسانی. 3 کلام مرحوم آخوند از جهت اینکه صورت جنبۀ علّی نسبت به ماده دارد و هر مقدار که صورت جنبۀ فعلیت پیدا کند در ماده تأثیر بیشتری میگذارد، مورد قبول ماست و اما اینکه نسبت شرّیت و ظلمت به او میدهد مورد پذیرش نیست زیرا شر و ظلمت به جنبۀ عدمیت یک شئ برمیگردد. 4 آنچه که در اینجا میتوان گفت عکس قضیهای است که مرحوم آخوند فرمودند. یعنی هر چه جنبۀ تجرد صورت نوعیه نسبت به مراتب تجرد قویتر باشد، تأثیر آن در جسم و همسنخ کردن آن حیثیت قابلی با فاعلی بیشتر است. 5 از این قاعده به مسئلۀ معاد جسمانی میتوان پی برد گر چه استدلال بر وجوب بدن مثالی نمیتوان کرد. 6 بدن به واسطۀ نفس و صورت نوعیه تحت تسخیر روح و نفس در میآید و هر چه جنبۀ صوری قویتر باشد جنبۀ نورانیت بدن بیشتر میشود، نه اینکه شرّ و ظلمت در آن بیشتر شود کما اینکه مرحوم آخوند بر آن است. 7 ولی فقیه باید از جزئیت عبور کرده و به کلیت رسیده باشد و روحش با آن حقیقت کلّی متحد شده باشد.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 در مورد انیّت صرفه نفس، میتوان به قاعدۀ "حقیقة الشئ بصورته لا بمادته" اشاره کرد که مراد از صورت فصل اوست و جنس که ابهام دارد بدون تشخص و استقلال خارجی می باشد زیرا ابهام با تشخص منافات دارد. 2 تمام اعمال و رفتار ملائکه و تصرفات آنها در انزال مراتب فیض به موجودات طبق روایات در حال سکون و طمأنینه صورت میگیرد. 3 آیۀ «لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون» یعنی پشت تقدیر و مشیت الهی حرکت میکنند، و جلو نمیافتند. 4 شیاطین دائماً در حال اضطراب و تشویش هستند. 5 ما به این دنیا نیامده ایم تا ظهور حضرت را درک کنیم بلکه برای کمال آمده ایم. 6 آن انیّتی که مرحوم آخوند میفرمایند یعنی نظره انسان به همان حقیقت وجود است و وجود هم که نور محض است لذا ماهیات کنار میروند و نمیتوانند آن نور و حقیقت را محبوس و مخفی کنند. 7 تمام عالم، حیّ و عاقل و ناطقند و حیّ از صفات ذاتی و لاینفک ذات است. بین حیّ و احدیّت فاصلهای نیست، به عکس علم و قدرت که لازمۀ ذات اند اما جنبۀ معلولی دارند و اسم حیّ بالاتر و قویتر است و آثاری هم دارد که بر اسماء علیم و قدیر مترتّب نیست. 8 اولیاء الهی در مقام مراعات کثرت و ادب، مطالب را به اساتید خود منسوب میکردند. 9 قضیهای در رابطه با شیخ محمدعلی کاظمی شاگرد مرحوم نائینی و قهر و غضب او نسبت به استاد خویش. 10 تأدّب مولانا نسبت به شمس و قضیهای در همین راستا.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 مبانی مرحوم آخوند به واسطه غلبه حال و انکشاف نفس در حالات مختلف بوده است و این مسئله بسیار قابل دقت است که چطور غلبه حالات نفسانی در کیفیت تفکّر انسان تأثیر میگذارد؟! 2 ادراک انسان نسبت به حقایق علمیّه مخصوص فلسفه و عرفان، ناشی از کیفیت تشکّل نفس است؛ لذا بزرگان دستور به مراقبه دادهاند، زیرا مراقبه برای شخص یک حالت استعداد و تهیّو در تلقّی معارف ایجاد می کند. 3 مرحوم حکیم در استمرار عدالت بعد از مرجعیّت، قائل به تبدّل موضوع هستند. 4 مرحوم آقای شیخ حسین حلّی روایت معروف (و اما من کان من الفقهاء...) را حاکی از مراتب عالیه طهارت میدانستند. 5 مرحوم علامه طباطبائی رضوان الله علیه میفرمودند: هر روز که مراقبهام بیشتر میشود فکرم نسبت به مطالب تغییر میکند و این حرف را اواخر عمر میزدند. 6 تا انسان از مراتب توحید افعال و صفات عبور نکند و به عالم عماء و نور اسود نرسد به حقیقت وجود نخواهد رسید و اینجاست که بزرگان برای هر کدام از ائمه علیهمالسلام خصوصیتی ممتاز از یکدیگر قائلند. 7 رشد مالک اشتر در کشتن معاویه نبود؛ لذا حضرت به او فرمود برگرد و اقدام نکن! 8 کمال امیرالمؤمنین علیهالسلام در کشتن عبدود نبود بلکه در وقتی بود که همه ترسیدند و او خوف به خود راه نداد. 9 دشمن هم به صدق و صفای امیرالمؤمنین علیهالسلام اذعان داشت. 10 ملاک مشروعیت حکومت امیرالمؤمنین علیهالسلام خواست مردم نبود، زیرا درخواست، مشروعیت نمیآورد بلکه در مقام اجراء احکام و به دست گرفتن، تکلیفآور است آن هم نه برای هر فردی به بهانۀ تکلیف.
توسط حضرت آيت الله حاج سيد محمد محسن حسيني طهراني
چکیده:
1 کلام مرحوم علامه طهرانی رضوان الله تعالی علیه: ما چند برابر آنچه را که لازم بود برای تربیت افراد صحبت کردیم. 2 کلام مرحوم آخوند در عدم اندراج نفس تحت مقولۀ جوهر و اشکال علامه طباطبائی رضوان الله تعالی علیه. 3 نقد مرحوم علامه طباطبائی بر مرحوم آخوند وارد نیست. 4 کلام مرحوم شیخ اشراق در انیّت صرفه نفس تام و تمام است، گر چه این حرف را در مادیات هم میتوان جاری نمود. 5 اینکه بزرگان مانند مرحوم آخوند و شیخ اشراق قائل به عدم اندراج نفس تحت مقولۀ جوهر هستند، بیجهت نبوده؛ زیرا حق انیّت صرف است و انیّت خود را در تمام مراتب حفظ میکند. زیرا اقتضای ذاتی اوست و ماهیات هم نفسالوجودند و این مطلب همان حلقۀ مفقودۀ بین ماده و مجرد است. 6 قضیهای از بیهوا بودن مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی در حال نماز جماعت و قابلیّت او برای مرجعیت. 7 کلام مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه: اگر نبود ملاقاتمان با امثال علامه طباطبائی، معلوم نبود ما با آنچه را که دیدیم، می توانستیم به مسیر خود ادامه دهیم!
استاد شهید مطهری روزی در جمع خانواده خود رباعی عارفانه و عاشقانهای سروده ملاصدرا شیرازی را خواند.
ایشان در این جمع بیان کرد که این رباعی درباره شهید و شهادت است که ملاصدرا به عشق عرفانی و عشق الهی آن را سروده است.
شهید مطهری این رباعی را در آذر ماه سال 1357 در جمع خانواده خواند و گفت که در برخی کتابها نظیر «مجمع الفصحاء» این رباعی بدین شرح نقل شده است:
آنان که ره دوست گزیدند همه
در کوی شهادت آرمیدند همه
در معرکه دو کون فتح از عشق است
هر چند سپاه او شهیدند همه
موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین استاد «شیخ علی فروغی» به زبان آذری :«ملا صدرا از کوچه ای رد می شد دید دختر خانمی بالای پشت بام قالیچه ای را می تکاند. پسری به آن دختر گفت تو برای خود نمایی آمده ای نه قالی تکان دادن. ملاصدرا بسیار منقلب می شود و هفته ها گریه می کرد برای اینکه ...»