رسید مقابل ضریح. پسر جوانی را که روی دوش گرفته بود، مثل یک گونی برنج زمین انداخت!
مرد درشت هیکل ایستاده بود جلوی ضریح و نعره میکشید. از وضع و اوضاعش به بدترین شکل ممکن شکایت میکرد و حرمت سرش نمیشد.
نویسنده: نیما اکبرخانی
گوینده: داود حیدری
پادکست از «۵۷ هرتز»
حکایتی عبرت آمیز از حجت الاسلام و المسلمین«سید حسین مومنی»«یکی از ذاکرین می گفت موقع خواندن دعای کمیل نامه ای به دستم رسید و نوشته بود مادر و فرزندی هستیم که سنی هستیم و از زابل آمده ایم قم مسجد جمکران و حرم حضرت معصومه(س) برای شفای فرزند مریضم»
داستانی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین«سید حسین مومنی»«شیخی نقل می کرد در کربلا کنار ضریح حضرت اباالفضل العباس جوانی به حضرت عباس می گفت یا مادرم را شفا بده یا میروم نجف و به پدرت شکایت می کنم»
داستانی شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین«سید حسین مومنی»«یکی از نزدیکانمون که حجاب درستی نداشت و در صورتش لک زیادی داشت و خیلی ناراحت بود، در کربلا به واسطه خاک زیر پای زائران امام حسین(ع) در بین الحرمین همه لکهای صورتش از بین رفت و خوب شد»
حکایتی عبرت آمیز از حجت الاسلام و المسلمین«شیخ حسین انصاریان»«در داروخانه بودم دیدم دکتر می گوید فلان دوا را نداریم. ولی یکی از کارکنان داروخانه اشاره کرد داریم صبر کنین می آورم. در حالی که چند نفر هم گریه می کردند که مریضشان در حال مرگ است و دارو به آنها نمی دهند. من هم به فلان بیمار گفتم من طبیبی می شناسم که لازم نیست حرف بزنی و اظهار کنی بلکه خودش همه چیز را می داند و او امام رضا علیه السلام است»
داستانی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین«شیخ حسین انصاریان»«آیت الله بروجردی در ایام جوانی به درد چشم شدیدی مبتلا شدند. روز عاشورا از گل عزای امام حسین علیه السلام بر چشمانشان کسیدند و تا آخر عمر درد چشم نداشتند»
داستانی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین«شیخ حسین انصاریان»«سرپرستی خانواده فقیری رو به عهده گرفتیم بعد از پنج سال، دخترش را شوهر دادیم و مهمانی مفصلی برگزار کردیم همان شب فرزند خودمان به حال غش افتاد و به بیمارستان بردیم و دکترها گفتند کارش تمام است و در حال مرگ است ولی به شکل معجزه آسایی به دنیا برگشت»
حکایتی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین«شیخ حسین انصاریان»«یکی از دوستانم به مرضی سخت و مزاحمی مبتلا شد که دکترها نتوانستند معالجه کنند. روزی گفت یا مولا بخاطر کار خودت مرا شفا بده که به دینت خدمت کنم»
داستانی زیبا از «حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاریان» پیرامون «موسی مریض شده بود و دوا و دارو نمی خورد تا خدا خودش شفا بدهد. خطاب آمد تا دوا نخوری خوب نمی کنیم. خدای متعال شفا را در دارو قرار داده است»
داستانی زیبا از «حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاریان» پیرامون «حضرت عیسی وارد شهر ناصریه در فلسطین شدند. ده نفر از مریضهای لاعلاج را آوردند تا حضرت شفا بدهد»
داستانی زیبا از «حجت الاسلام و المسلمین کافی» :«روزی سلمان در راهی به یک یهودی برخورد. یهودی گفت من گرفتارم و ما در گرفتاری ها خدا را قسم می دهیم به پیرمردان اطرافمان تا خدا حاجتمان را بدهد. چشمم به تو خورد اگر دعای من مستجاب شود به دین تو ایمان می آورم»
موعظه ای شنیدنی از ححجت الاسلام و المسلمین«کافی» :« یک جوان هندی که زرتشتی و گبر بود، در آخر شعبان آمده بود مهدیه تهران. برای گرفتن شفای بچه اش که مریضی لاعلاج داشت»
نواهنگی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین «سید حسین مومنی» :«خانواده ای از اهل سنت بودند که فرزندشان فلج بود. ولی با عنایت امام رضاعلیه السلاام در قم شفا پیدا کرد» (تولید اختصاصی بانک صوتی تبیان)
حکایتی عبرت آمیز از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«متوکل مریض شده بود و دملی در بدنش پیدا شده بود که آن قدر درد داشت هیچ طبیبی نمی توانست به او نزدیک شود. مادر متوکل به هادی نذر کرد و مقداری پول به محضر حضرت فرستاد، امام هادی علیه السلام هم ملاطفت کرده و توجهی کردند و آن دمل خوب شد»
موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام «علیرضا پناهیان»؛ «عارفی بزرگوار وقتی به مرضی سخت مبتلا شد، به امام رضا علیه السلام متوسل شد. حضرت به او فرمود آیا از ما شفا می خواهیا؟ عرض کرد آقاجان شما چطور می پسندین؟ حضرت فرمود اگر شفا بخواهی، شفایت می دهیم ولی در این لباس مریضی بیشتر دوست داریم که باشی و به مصلحت شماست. او هم با جان و دل قبول کرد»
حکایتی شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «سید حسین مومنی»؛ «حواشی آیت الله العظمی مرعشی نجفی در خواص بعضی سور که پیر مردی می خواست آن قرآن کهنه را در حرم بگذارد. درمان بسیاری از درد ها در قرآن است»
حکایتی آموزنده و موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «سید حسین مومنی»؛ «یکی از طلبه های صالح برای براورده شدن حاجتش با پای پیاده از نجف عازم کربلا می شد. تمام آداب را مراعات می کرد. چند ماه این کار را انجام می داد ولی ...»
داستان شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین توسط «سید عبد الله فاطمی نیا» با موضوع «همسر عالمی بزرگوار به بیماری سختی مبتلا شد. به امام زمان(عج) متوسل شدند. همسرش می گوید...»
حکایتی شنیدنی از آیت الله «حسین مظاهری» پیرامون «شفا یافتن چشم آیت الله بروجردی با گل روی لباس یکی از عزاداران امام حسین علیه السلام به نحوی که تا آخر عمرشان احتیاج به عینک پیدا نکردند»
داستانی شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «سید حسین مومنی» پیرامون «یکی از مداحان قم می گوید در شب شهادت حضرت زهراء در جمکران، امام زمان(عج) به یکی از اهل سنت زاهدانی عنایتی کرد و بچه اش را شفا داد»
حکایتی آموزنده و موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین استاد «شیخ علی فروغی» به زبان آذری :«طلبه ای که قبلا از اهل سنت بود در اثر بیماری کم مانده بود از دنیا برود ولی مادرش توسل کرد به امام حسین(ع) و شفا پیدا کرد. از آنجا شیعه شد و به قم آمد و طلبه شد»
حکایتی آموزنده و موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین استاد «شیخ علی فروغی» به زبان آذری :«علت علاقه یک ارمنی به زیارت امام رضا(علیه السلام) بخاطر شفایش به عنایت حضرت فاطمه زهراء(سلام الله علیها) و حضرت مریم(س)»
پاسخ «حجت الاسلام والمسلمین رضا محمدی» به این پرسش که «سرطان دارم و زنده نخواهم ماند. من 18 ساله ام. من در زندگی لذت خاصی نداشته ام و از زندگی دنیایی جز حسرت و محرومیت چیز خاصی عایدم نشده است. سوال من اینست: برزخ من و آخرت من چگونه خواهد بود؟ لطفا صریح بفرمایید..» منبع: رادیو سراسری معارف