داستان کودکانه انار | قصههای مادر بزرگ
بی بی مونس درخت انارش را خیلی دوست داشت.
بی بی هر بار که به درخت انار نگاه می کرد خوشحال می شد. انارها مثل چراغ روی شاخه ی درخت آویزان بودند.
بی بی مونس انارها را به همسایه ها می داد تا بخورند.
یک سال درخت انار یک انار خیلی بزرگ داده بود. بی بی دلش نمی آمد آن انار بزرگ را از شاخه بچیند. او فکر کرد و تصمیمی گرفت ...
<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/338816' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>