قسمت ششم نمايش راديويی "انتظار" خلاصه داستان: «مش رحمان این کار رو غلط دونسته و تنها به خاطر اصرارهای حسن اونو با ملوک در میون میذاره؛ عاقبت اعظم و حسن موفق میشن تا رضایت بزرگترها را جلب کنند، اعظم به اونها میگه که شنیده هر چیزی رو که قلبا باور کنند حتما اتفاق میافته و ...» (کاری از شبکه رادیویی تهران) (25:26)