ارون میزنه آروم تن خیس تو با تن من میشه آروم
دستات اون خنده هات، وقتی نیستی چطور بمونم باهات
خاطراتو هرشب دوره کردم من خودم رو آواره کردم
رفتنت رو باور نکردم من خدارو بیچاره کردم
دردام نمیشن آروم دوای دردام اون چشماته خانوم
بی تو دستام میلرزه تا نباشی هم نمیشه آروم
بهارنارنج لبهاتو میبوسم هرشب تو رویایه خودم
از همین شعر عاشقانه تو بفهم دیوانگی هرروزم