پر از شادی چشمهایم توام
خودت را ببین ماجرای توام
دل کوچکم را به بازی بگیر
که من هر چه هستم فدای توام
دل کوچکم را به بازی بگیر
که من هر چه هستم فدای توام
نترس از سکوت شب سرد کوه
صدایم بزن من صدای توام
اگر آمدم دستهای تو خواست
اگر میروم رد پای توام
تویی بید مجنون و من رود رود
پر از گیسوان رهای توام
تویی بید مجنون و من رود رود
پر از گیسوان رهای توام
خبر داری از قاصدکهای دشت
دل آشفته ای در هوای توام
غریبی مکن رو مگردان بمان
همان عاشق آشنای توام
همان عاشق آشنای توام
پر از شادی چشمهایم توام
خودت را ببین ماجرای توام
دل کوچکم را به بازی بگیر
که من هر چه هستم فدای توام
دل کوچکم را به بازی بگیر
که من هر چه هستم فدای توام