دوباره، دلم راهی اربعینِ مولاست
پیاده، در این جاده قدمزدن چهزیباست
درایندل، دوباره غوغاست
به یاد کودکانی که گذشتند از این بیابان
روم افتان و خیزان، تشنهلب، رویوموپریشان
به یاد خاطراتِ همه شهیدان
من در هر، دو دنیا، میمانم، با مولا
(حسین ثارالله، حسین ثارالله، حسین ثارالله حسین)
و یکروز، سواری از همین جاده میآید
میآید، که روزنی به آسمان گشاید
بدانید، که او میآید
بگیرد انتقامِ غنچههای به خون تپیده
ز دستی که گلوی کودک ششماهه بریده
دراین شب عاقبت میدمد سپیده
دارم با تو عهدی، لبیک یا مهدی
(اباصالح یا اباصالح یا اباصالح مولا)
لعَمریْ، و یومُ الأربعینِ کیفَ یُوصَف؟!
به جانم سوگند، روز اربعین را چگونه میتوان وصف کرد؟
لعَمریْ، وهذا العَالَمُ للسبطِ یَزحفْ
چطور میشود جهانی را وصف کرد که به سمت حسین در حرکت است؟
«فَسیروا فی الأرضِ» للطَّفْ
«در زمین سیر کنید» به سمت کربلا
ترونَ مَحْشَرَ العِشقِ الحُسینیِّ المُطهَّرْ
آیا این محشر عشق پاک حسینی را میبینید؟
ترونَ کیفَ یبکیْ العاشقونَ اِبنَ حیدرْ؟!
آیا میبینید که چطور عاشقان بر فرزند حیدر میگریند؟
ترونَ السبطَ مُلقىً و الشِّمْرَ یَنْحَرْ
آیا حسین افتاده بر زمین را میبینید درحالی که شمر سر از بدنش جدا میکند؟
خطُّ اللهِ الأحمرْ، حسینٌ مُعَفَّرْ
خط قرمز خداوند، حسین خاک آلود
(حسین واویلاه، حسین واویلاه
حسین واویلاه، حسین)