متن آهنگ سینا سرلک حوالی پاییز
وقت آن شد که دلم را بگذارم بروم
با تو او را تک وتنها بگذارم بروم
به کجا می شود از معرکه عشق گریخت
گیرم امروز از اینجا بگذارم بروم
سرنوشت من عاشق هم از اول این بود
سر دیوانه به صحرا بگذارم بروم
همه سهم من از عشق همین شد
که گلی گوشه خاطره ات جا بگذارم بروم
بی غبار آمده ام پیش تو آیینه شوم
تا خودت را به تماشا بگذارم بروم
تا رسیدن به قرار ازلی راهی نیست
پا اگر بر سر دنیا بگذارم بروم
کوله بار سفرم را تو به دستم بده
تا ساده تر روی دلم پا بگذرام بروم
همه سهم من از عشق همین شد
که گلی گوشه خاطره ات جا بگذارم بروم