من و زندگی 06

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
من و زندگی 06
5
101
5.74 MB
16':43''
1397/8/15
من و زندگی 06
فصل ششم کتاب صوتی «من و زندگی»، مروری کوتاه بر خاطرات «مرتضی احمدی» از دوران کودکی تا بزرگسالی و زندگی حرفه‌ای شخصی او. ;

 

 

 

«مرتضی احمدی» درسال ۱۳۰۳ در جنوبی ترین نقطه تهران، در خانواده ای مذهبی، به دنیا آمد و در اسفندماه سال ۱۳۲۲ وارد شرکت راه آهن شد؛ در همان سال هم تئاتر حرفه ای را آغاز کرد. او در این بخش از کتاب می نویسد: «همه چیز من در یک کلمه خلاصه می شد: «تئاتر... من از نوجوانی علاقه زیادی به صدای استاد جواد بدیع زاده داشتم. هرکجا گرامافونی بود (بوقی) و صفحه ای روی آن در گردش، مثل این که من را با میخ کنارش به زمین کوبیده باشند، پایم دیگر پیش نمی رفت، سیخ شده، زل زل توی بوقش نگاه می کردم، با یک دنیا ذوق و شوق کنارش قنبرک می ساختم و بی خبر از همه جا سراپا گوش می شدم.»
مرتضی احمدی در این کتاب اطلاعات خوبی از تهران به مخاطب می دهد، برای مثال او می نویسد: برعکس آنچه بین مردم شایع است، اولین بستنی فروش صاحب نام در تهران اکبر مشدی نبوده، بلکه استاد او مردی قوی هیکل و بلندبالا با محاسنی سیاه، با سه دهنه مغازه بستنی فروشی در دروازه دولت، قلهک و تجریش به نام محمد ریش بوده. پس از مرگ او شاگردش، یعنی همان اکبر مشدی که پدرش را همه مشدی خطاب می کردند و یکی از بزن بهادرها و در عین حال نیکوکاران خیابان ری بوده، به شهرت می رسد.
وی ضمن درج خاطراتی از آشنایی‌اش با سینما و سینما رفتن های مخفیانه و به دور از چشم پدر و مادر، به حمام های خزینه دار آن دوره، آب غیربهداشتی مصرفی مردم و آلودگی های ناشی از نبودِ بهداشت اشاره دارد. یکی از ویژگی های این کتاب این است که نویسنده آن، خاطرات جالب خود از دوران گذشته را با شرح بخشی از تحولات هنری که خود با آنها همراه بوده، درآمیخته است.

 

 

 


<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/295870' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>

UserName

بیشتر بشنوید

بیشتر

پربازدید هفته

بیشتر