در این دنیا تک و تنها شدم من ، گیاهی در دل صحرا شدم من
چو مجنونی که از مردم گریزد ، شتابان در پی لیلا شدم من
چه بی اثر می خندم ، چه بی ثمر می گریم
به ناگاهی چرا رسوا شدم من ، چرا عاشق چرا شیدا شدم من
من آن بیراه چرا را میشناسد ، من آن شیرین ادا رو میشناسم
محبت بین ما کار خدا بود ، از این جا من خدا را می شناسم
خوشا روزی که این دنیا سرآید ، قیامت با قیام محشر آید
بگیرم دامن عدل الهی ، بپرسم کام عاشق کی برآید
چه بی اثر می خندم ، چه بی ثمر می گریم
به ناگاهی چرا رسوا شدم من ، چرا عاشق چرا شیدا شدم من
من آن بیراه چرا را میشناسد ، من آن شیرین ادا رو میشناسم
محبت بین ما کار خدا بود ، از این جا من خدا را می شناسم