قصه درخت خرما و بزی
قصه «درخت خرما و بزی» برای بچه های نازنین با صدای «آنیتا روانبخش»؛ «در سرزمین آسورستان درختی بلند رسته بود که بنش خشک بود. برگهایی سبز داشت و میوههایی شیرین میآورد. روزی آن درخت بلند با بز جدال کرد که من بر پایه داشتههای بسیاری که دارم از تو برترم، از جمله آن هنگامی که میوه نو بر میآورم، شاه از میوههای من میخورد، از چوب من کشتی میسازند، از برگهایم جاروب میسازند، از من طناب میسازند تا تو را ببندند، سایهام در تابستان سایبان شهریاران است، آشیان پرندگان هستم و اگر مردم مرا نیازارند تا روز رستاخیز جاوید و سبز برجا میمانم»
<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/217531' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>