قصه یک کلاغ چهل کلاغ
قصه کودکانه «یک کلاغ چهل کلاغ» برای بچه های خوب «یکی بود و یکی نبود، غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود. یه مرد مغازه داری بود که یک روز یک نفر به عنوان مشتری به مغازه این مرد اومد و یه سوالی ازش پرسید...»
<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/216783' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>