حکایت شکستن سر استاد!

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
حکایت شکستن سر استاد!
6044
5413
1.72 MB
01':52''
1393/10/9
حکایت شکستن سر استاد!
داستانی پندآموز کودکانه با نام «شکستن سر استاد!» تهیه شده در صدا و سیمای سیستان و بلوچستان «روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید: من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم! یک اینکه می گوید: خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد دوم می گوید: خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد سوم هم می گوید: انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد بهلول تا این سخنان را از استاد شنید...» (1:52)


<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/145559' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>

UserName

بیشتر بشنوید

بیشتر

پربازدید هفته

بیشتر