یابن الحسن، مولا بیا، که دیر میشه
طوفان ظلم غصه دامن گیر میشه
آئینه اخلاق، زهرایی کجایی
مرد عبادتهای تنهایی کجایی
ظالم تنش می لرزه تا روز ظهورت
تاریخ روشن میشه از تکرار نورت
راه عبورت، روضه های فاطمیه است
اصلا ظهورتو، برای فاطمیه است
هر فاطمیه، زخم کهنه، باز میشه
مظلومیت، از فاطمه، آغاز میشه
از کوچه، از سیلی، دستهای بسته
از گریه های مادر، پهلو شکسته
این فتنه ها، تا خونه وحی دعا، رفت
از بین اون دیوار، در، تا کربلا رفت
تکثیر شد، با تازیانه، زخم، زنجیر
تو غربت، تبعید ناحق، زهر شمشیر
تو غصه های که علی، با چاه می گفت
تو گریه طفلی، که واویلا می گفت
با این همه غم، حالمون بهتر نمیشه
تو میرسی، تا روح دنیا، فاتح میشه
تو میرسی، تا غربت ما، را بگیری
تا انتغام بغض زهرا را بگیری