رمان دا(32)
قسمت سی و دوم روایت صوتی «کتاب دا» برگرفته از خاطرات «سیده زهرا حسینی» به روایت افسانه چهره آزاد؛ «از مزریم جدا شدم و رفتم جلو، به خودم گفتم برم سراغ نیروها رو بگیرم، محمود فرخی جلو راه پله بود و مشغول جابجا کردن مهمات بود، گفتم :...»(13:01)
<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/118861' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>