رمان دا(33)

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
رمان دا(33)
2023
657
12 MB
13':03''
1392/2/8
رمان دا(33)
قسمت سی و سوم روایت صوتی «کتاب دا» برگرفته از خاطرات «سیده زهرا حسینی» به روایت لیلا زارع؛ «نزدیکی های ظهر بود که صدایم زدند، گفتند: خواهر حسینی، شما را کار دارند، خودم را از تپه لباس ها سر دادم و پایین آمدم، و دیدم حسین عیدی منتظرم بود، سلام کردم، جواب داد و گفت:...»(13:03)


<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/118860' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>

UserName

بیشتر بشنوید

بیشتر

پربازدید هفته

بیشتر

جدیدترین

بیشتر
«سوگنامه چوبی»
93564 36':58'' 25.39 MB
عزیزخانوم!
229706 12':07'' 11.1 MB
تنها میان روضه‌ها…
251374 14':37'' 13.38 MB
عصر روز نهم …
37164 13':44'' 18.87 MB
صدای ضربه دوازدهم!
157562 32':19'' 29.59 MB