بی بی گلاب
قصه کودکانه زیبای بی بی گلاب «بی بی گلاب پیره زن مهربون قصه مون هر روز می اومد توی حیاط و به باغچه و درخت ها و گلای پژمرده نگاه می کرد، می گفت: آخه پس کی این باغ دوباره سبز میشه؟ کی دوباره این گل ها به من می خندند؟ مجید نوه مادر بزرگ که...» (05:54)
<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/116645' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>