کتاب داستان
قصه کودکانه زیبای کتاب داستان «توی یک خونه بزرگ و چند طبقه چندتا بچه کوچولو بودن که همه با هم دوست بودن اسم یکی از اونا نوید بود اسم یکیشون نگین بود و اسم سومیشون متین بود، اونا هر روز که از خواب پا می شدند می رفتند سراغ دست و صورت شستن و صبحانه و بعدشم بازی کردن البته متین کوچولو یه فرقی با نوید و نگین داشت...» (05:26)
<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/116588' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>