رودخانه قصه گو
قصه کودکانه زیبا و شنیدنی رودخانه قصه گو «لک لک تنهایی کنار رودخونه زندگی می کرد/لک لک خیلی دوست داشت یکی براش قصه بگه/اون همیشه به قصه های اردک پیر گوش میداد/اما مدتی بود که اردک پیر برای لک لک قصه نمی گفت/لک لک نمی دونست که چرا شب ها وقتی که ستاره ها تو آسمونن اردک پیر براش قصه نمیگه...» (03:34)
<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/116582' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>