قسمت دوم نمایش رادیویی «هیولا»: میرزا شفیع بزاز که با همسر و دختر جوانش زندگی می کرد به علت حریقی که در حجرهاش رخ داد دچار مضیقه مالی شد و به ناچار مبلغی هنگفت از دوستان و همسایهها قرض گرفت. یکی از کسانی که پول زیادی از میرزا شفیع طلب داشت صادق همسایه دیوار به دیوار آنها بود.(29:39)
قسمت چهارم نمایش رادیویی «هیولا»: میرزا شفیع با درخواست صادق مخالفت میکند اما خود دختر به قصد کشتن صادق، راضی میشود تا به خانه صادق برود. نقشه دختر برای قتل صادق با شکست مواجه میشود.(28:57)
قسمت پنجم و پایانی نمایش رادیویی «هیولا»: جواهر متوجه میشود که برخلاف گفتگوهای مردم، صادق مردی مهربان است. دختر با زن صادق آشنا میشود که مردم ادعا میکردند به دست صادق کشته شده است. صادق به اتهام قتل همسر به زندان میافتد.(27:58)