مولودی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت میلاد حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام«وا نشد جبریل اگر سمت نجف بال و پرش / به تر ان که بر زمین جاری شود خاکسترش / خوش به حال ان کبوتر بچه ای که / تا سحر میبرد از صحنه ایوانش به صحن دیگرش» [مدح] [سال 1396]
مولودی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت میلاد حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام«گرچه مولا همیشه بی مثل است / نام او دل نشین تر از عسل است / صد وده بار ذکریا حیدر / بهترین ذکر عمل است» [مدح] [سال 1396]
روضه خوانی با نوای «منصور ارضی»؛ «آقا برات عزا گرفتم / تو روضه ی تو جا گرفتم / من باهمین سینه زنی / پیش شما بها گرفتم / یادگار مرتضایی،رسیده جون تو / به لب خیلی آقا» به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام؛ [زمینه] [سال 1395]
روضه خوانی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت ایام فاطمیه «کفنم را ببر ولی طفل بی کفن را بیاور ای فضه / از میان امانتی هایم پیراهن را بیاور ای فضه / روز آخر کنار بستر خود /میزنم بوسه نور عینم را» [فاطمیه دوم] [روضه] [ُسال 95]
روضه خوانی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت ایام فاطمیه «سوخت و از فتنه ها دین خدا را حفظ کرد / فاطمه جان داد جان مرتضی را حفظ کرد / نور محبوس است در دست پلید سایه ها / خانه ی حیدر در آتش سوخت ای همسایه ها» [فاطمیه دوم] [روضه] [ُسال 95]
روضه خوانی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت ایام فاطمیه «. نور زهرا عین ظلمت را درخشان میکند / نور حق را از دل ناحق نمایان میکند / کیست این بانو که هر شب وحی می آید بر او / حضرت جبرییل را در خانه مهمان کند» [فاطمیه دوم] [روضه] [ُسال 95]
روضه خوانی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت ایام فاطمیه «از سینه زد برون ز غم تو قرارها / رونق گرفت در شب ظلمت قرارها / چشمم سیاه می شود و می خورم زمین / لج کرده با مزاق دلم روزگار» [فاطمیه دوم] [روضه] [ُسال 95]
روضه خوانی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت ایام فاطمیه «هم دست تو افتاده است از کار مادر / هم کار این خانه شده بسیار مادر / روزم شبیه نیمی روی تو شد شب مادر / از بس که دیدی روز شب آزار» [فاطمیه دوم] [روضه] [ُسال 95]
روضه خوانی با نوای «منصور ارضی» به مناسبت ایام فاطمیه «دستم از شانه شکسته به تنم می اُفتد / نفس از سینه به هر خم شدنم می اُفتد / گاه این دست ورم که ز بس سنگین است / وسط ذکر قنوت از بدنم می اُفتد» [فاطمیه دوم] [روضه] [ُسال 95]
روضه خوانی فاطمیه 1395 با نوای «منصور ارضی»؛ «من از خاک پای تو سر برندارم/ مگر لحظه ای که دگر سر ندارم/ مگیر از سرم سایه ی چادرت را/ پناهی از این خیمه بهتر ندارم» [شب سوم فاطمیه اول] [روضه]
روضه خوانی فاطمیه 1395 با نوای «منصور ارضی»؛ « در شلوغی گذرها غالبا / سخت خواهد بود تنها رد شدن / وای اگر دعوا نباشد تن به تن /مانده باشد بین سیصد مرد و زن» [شب اول فاطمیه اول] [روضه]
روضه خوانی فاطمیه 1395 با نوای «منصور ارضی»؛ «نور پگاه احمد مختار فاطمه است/ پشت و پناه حیدر کرار فاطمه است/ در آسمان چشم خدا دین مرتضی/ خورشید روز و ماه شب تار فاطمه است» [شب اول فاطمیه اول] [روضه]
روضه خوانی فاطمیه 1395 با نوای «منصور ارضی»؛ «شاخه ی تا خورده یاسم از این گلشن نرو/ یا اگر که می روی باشد بدون من نرو/ قاتلانت پیش من دارند جولان می دهند/ جوشن خوبم علی مانده است بی جوشن نرو» [روز هفتم فاطمیه اول] [روضه]
روضه خوانی فاطمیه 1395 با نوای «منصور ارضی»؛ «شب بود و می رفتند مادر رابشویند/ با اشک ها جان پیمبر را بشویند/ شب بود و گیسوی سپیدش را ندیدند /با اینکه باید ابتدا سر را بشویند» [روز هشتم فاطمیه اول] [روضه]