داستانی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین«شیخ حسین انصاریان»«مادربزرگم پنج سال زمان رضاخان از خانه بیرون نیامد که مبادا کشف حجاب بکنن. بعد از مرگش در خواب دیدم که در جای بسیار زیبا و دلباز بود ولی می گفت منتظریم که ما را به کربلا ببرند»
قصه کودکانه «امیر کوچولو»، امیر کوچولو پسر خوب و مهربانی است ولی اشکال کوچولویی دارد. اشکال امیر کوچولو این بود که بدون اجازه وسایل خواهرش را بر می داشت گوینده: مریم نشیبا (4:34)