قصه های قدیمی

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
آلبــــوم
تک فایــــل
ویدئوهــــا
قصه قشنگ کودکانه با نام «هدیه» برای به بچه های خوب و ناز «روزی روزگاری در یک جایی از این دنیای بزرگ و در یک روستایی، صاحب مزرعه به دم گربه اش زنگوله ای می بندد. گربه کوچولو هر وقت دمش را تکان می داد زنگوله صدا می کرد...» تولید شده در ایران صدا (10:04)
10':04''
69096
46
0
حکایت جذاب کودکانه با نام «دختر کفش دوزک» تقدیم به بچه های نازنین «روی تنه ی درخت کاجی ننه کفش دوزک با تنها نوه اش خاخالی زندگی می کرد. ننه کفش دوزک از صبح تا شب کار می کرد ولی...» تولید شده در ایران صدا (9:51)
09':51''
314808
88
0
حکایت جذاب کودکانه با نام «طبیب قلابی» تقدیم به بچه های نازنین «در زمان های قدیم در نزدیکی کشورمان ایران طبیبی زندگی می کرد. سال ها گذشت و طبیب کور شد و در آن زمان طبیبی جوان، وقتی دید طبیب کور شده خواست صاحب شهرت بشود و...» تولید شده در ایران صدا (7:38)
07':38''
42119
31
0
داستان پندآموز کودکانه با عنوان «نفرین مادر» تولید شده در ایران صدا «شاه سلیمان وقتی که بچه بود آنقدر مادرش را اذیت کرده بود که مادرش از دستش عصبانی شده بود و دلگیر و این باعث شد تا...» (9:09)
09':09''
23076
20
0
داستان قشنگ کودکانه با عنوان «پیرمرد خارکن» تولید شده در ایران صدا «پیر مرد خارکنی بود که روزها به صحرا می رفت و خوار می کند. آن ها را در بازار می فروخت و هر چه می خواست می خرید. روزی داشت کنده درختی را تبر می زد که ...» (9:05)
09':05''
37290
-1
0
داستان قشنگ کودکانه با عنوان «پیر زن روستایی» تولید شده در ایران صدا «این کتاب ما قصه پیرزن روستایی است که چند سکه طلا پیدا می کنه و تصمیم می گیره که با اون ها به شهر بره و یک گوسفند بخره. اما پیرزن برای بردن گوسفند به خونش کلی ماجرا پیدا می کنه، بیائید با هم داستان رو بشنویم و ببینیم پیرزن چطور از عهده این گوسفند شیطون بر میاد» (7:50)
07':50''
51948
10
0
داستان قشنگ کودکانه با عنوان «پیرمرد و زن لجباز» تهیه شده در ایران صدا «در زمان های قدیم پیرمرد کشاورزی بود که دو دخترش را شوهر داده بود. او روزی تصمیم گرفت به دیدن دو دخترش برود. ابتدا به دیدن دختر کوچکتر رفت که به تازگی ازدواج کرده بود...» (10:09)
10':09''
20804
8
0
قصه زیبا برای کودکان با عنوان «پیراهن آبی» تهیه شده در ایران صدا «یک روز صبح وقتی مریم کوچولو از خواب بیدار شد دید که باران می آید. آن روز مریم پیراهن آبی اش را پوشید و به خانه عمه زهرا رفت...» (6:16)
06':16''
13453
6
0
قصه زیبا برای کودکان با عنوان «پیر خارکش و شیر جنگل» تهیه شده در ایران صدا «در کنار جنگلی سرسبز و بزرگ پیرمرد و پیرزنی زندگی می کردند که پیر مرد از راه خارکنی و هیزم شکنی روزگار می گذراند. یک روز که هیزم شکن هیزم بار الاغش کرده بود الاغ در گل گیر کرد...» (11:47)
11':47''
33128
10
0
داستان کودکانه با عنوان «پشم فرفری» تقدیم به بچه های خوب و عزیز «یک روز که پشم فرفری توانسته بود درست روی پاهایش راه برود مادر به او گفت که می خواهد او را با خودش به صحرا ببرد...» تهیه شده در ایران صدا (12:55)
12':55''
14645
8
0
داستان کودکانه با عنوان «پسر تاجر» تقدیم به بچه های خوب و عزیز «تاجر ثروتمندی بود که فقط یک بچه داشت. این بچه پسری تنبل بود و کارهای بدی می کرد و دوست های بدی هم داشت و به حرف های پدرش گوش نمی داد...» تهیه شده در ایران صدا (12:14)
12':14''
15262
-2
0
داستان کودکانه با عنوان «آدم برفی»؛ «شب شده بود و امین کوچولو بعد از خوردن شام به کنار پنجره رفت، هوا خیلی سرد بود. امین کوچولو با خودش گفت کاشکی یه کم برف بیاد تا بتونم آدم برفی درست کنم...» تهیه شده در ایران صدا (5:28)
05':28''
27495
-2
0
حکایت زیبای کودکانه با عنوان «پول با برکت»؛ «روزی علی بن ابی طالب (ع) از طرف پیغمبر اکرم (ص) مامور شد تا از بازار پیرهنی بخرد. او پیرهنی به قیمت دوازده درهم خرید ولی پیغمبر فرمودند من این پیراهن را نمی پسندم، پیراهنی ارزان تر از این می خواهم...» تهیه شده در ایران صدا (8:19)
08':19''
18345
6
0
قسمت اول از کتاب گویای «پسر باهوش» تهیه شده در ایران صدا «این قصه ماجرای سه دوستی است که با هم پیمان همراهی و همکاری می‌بندند، اما در این میون فقط یکی از اون سه نفر تن به کار و کسب درآمد می‌ده و همین موضوع باعث می‌شه که ماجراهایی برای اون‌ها پیش بیاد، اما چه ماجراهایی؟!...» (6:33)
06':33''
14157
-1
0
قسمت دوم از کتاب گویای «پسر باهوش» تهیه شده در ایران صدا «در قسمت قبل شنیدید که سه تا دوست پول‌شون رو به پیرزنی امانت‌دار سپردن و قرار گذاشتن که فقط وقتی هر سه نفر با هم به پیرزن مراجعه کردن، بتونن پول‌شون رو پس بگیرن. خیلی خب، حالا ادامه ماجرا رو بشنوید...» (7:45)
07':45''
9828
-1
0
قصه زیبا برای کودکان با عنوان «لاک پشت تنبل» تهیه شده در ایران صدا «تووی جنگلی در کنار رودخانه ای یک قورباغه یک لاک پشت و یک مرغابی زندگی می کردند. آن ها با هم همسایه بودند و یکدیگر را خیلی دوست داشتند...» (7:07)
07':07''
27028
3
0
قصه زیبا برای کودکان با عنوان «بز کوهی» تهیه شده در ایران صدا «روی یک کوه بلند یک بز کوهی با نوه هایش زندگی می کرد. بچه بزها هر روز جلوی لانه شان بازی می کردند و علف می خوردند. یک روز که باران می آمد...» (6:33)
06':33''
22054
-1
0
قصه زیبا برای کودکان با عنوان «پسر مهربان» تهیه شده در ایران صدا «پسری بود که جایی برای زندگی کردن نداشت. پسر با پیرمردی در غاری زندگی می کرد. روزها می گذرد و پیرمرد از دنیا می رود. پسر شکار می کرد و با شکار زندگی اش را می گذراند..» (10:29)
10':29''
20525
7
0
قصه قشنگ کودکانه با عنوان «بچه خرگوش های بزرگ» تهیه شده در ایران صدا «یک روزی در لانه ی خرگوش ها آقا خرگوشه و خانوم خرگوشه در حال صحبت با بچه هایشان بودند...» (4:01)
04':01''
8581
3
0
داستان کودکانه زیبا با عنوان «دختری به نام فانوس» تقدیم به بچه های خوب ایران زمین؛ تهیه شده در ایران صدا «فانوس دختری بود که در زمستان به دنیا اومد. پدرش آرزو کرد که چشمان او زشتی های دنیا رو نبینه و اشکبار نشه و مادرش آرزو کرد که هیچوقت زیر بار رنج های زندگی خسته نشه. وقتی نگاهش به همسرش افتاد گفت: امیدوارم آرزوی همسرم برآورده بشه اما آرزوی مادر برآورده شد...» (20:19)
20':19''
15769
12
0
داستان زیبای کودکانه با عنوان «باب کوچولوی» تهیه شده در یران صدا «باب پسری بود که کارهای خطرناک را خیلی دوست داشت و همیشه کارهای خطرناک انجام می داد. همه به او می گفتند که با این کارها ممکن است بلایی به سرش بیاید. ولی گوش او به این حرف ها بدهکار نبود تا این که روزی تصمیم می گیرد به سیرک برود...» (9:24)
09':24''
6279
1
0
داستان زیبای کودکانه با عنوان «زنبوری و زنبورک» تهیه شده در یران صدا «در یک مزرعه ی قشنگ دو زنبور با هم در کندو زندگی می کردند. یک روز که زنبوری به سراغ عسلی که جمع کرده بودند رفت دید از آن ها خبری نیست...» (6:21)
06':21''
7348
3
0
داستان زیبای کودکانه با عنوان «پنبه ای» تهیه شده در یران صدا «پنبه ای یک بره ی کوچک و تپل بود که پشم های سفیدی مثل پنبه داشت. او با مادرش و بقیه ی بره ها در مزرعه ای زندگی می کرد که آن را دوست نداشت....» (7:02)
07':02''
9250
2
0
قصه زیبای کودکانه با عنوان «دختری به اسم مهرانه» تهیه شده در ایران صدا «دختری بود به اسم مهرانه که پدرش کشاورز فقیری بود. روزی مهرانه با لباس هایش به سمت حمام می رود ولی زن صاحب حمام به او اجازه نمی دهد وارد شود...» (8:20)
08':20''
8468
2
0
قصه کودکانه قشنگ با عنوان «آقای پرنده ساز» از قصه های ظهر جمعه؛ گوینده: محمدرضا سرشار؛ تهیه شده در ایران صدا «داستان آقای پرنده ساز از جایی شروع میشه که نوجوانی از یک مردی در حالیکه در یک بیمارستان بستری است و به چوب تراشی مشغول است پرنده ای گرفته و می خواهد وقتی که مادرش آمد آن را به مادرش هدیه بدهد اما ...» (21:37)
21':37''
22835
11
0

هنرمندان