موعظه ای آموزنده از «حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاریان» پیرامون «حضرت مریم که بیرون شهر رفته بود، جبرئیل از طرف خدای متعال به شکل بشری مقابلش ظاهر شد و روح الهی را در رحم او دمید و حضرت عیسی در رحم او موجود شد»
داستانی زیبا از «حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاریان» پیرامون «حضرت عیسی وارد شهر ناصریه در فلسطین شدند. ده نفر از مریضهای لاعلاج را آوردند تا حضرت شفا بدهد»
حکایتی عبرت آمیز از «حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاریان» پیرامون «حضرت عیسی ازدواج نکرده بود. روزی از خانه زن بدکاره آمد بیرون و شخصی که او را دید گفت حیف، عیسی آدم خوبی بود چرا اینطور خراب شد؟ حضرت عیسی به او فرمود زود قضاوت نکن. او مریض روحی بود و من او را معالجه کردم و از این به بعد هرگز کار خلاف عفت نخواهد کرد»
موعظه ای زیبا از حجت الاسلام و المسلمین«کافی» :«حضرت عیسی بن مریم از خداوند تقاضا کرد که خدایا یکی از اولیائت را به من نشان بده. جبرئیل آدرس پیرزنی را داد که کنار ساحل در فلان خرابه بود. پیرزنی که فلج و کور بود و خیلی حالت رقت باری داشت ولی زیر لب زمزمه می کرد الحمدلله المنعم المکرم ...»
حکایتی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین«کافی» :«حضرت عیسی با حواریون از جایی رد می شدند. یک الاغ مرده که بسیار بوی بدی داشت دیدند. یکی از حواریون بینی اش را گرفت. حضرت عیسی گفت چه دندانهای سفیدی دارد. یعنی خوش بین باشید»
بخش «ولادت عیسی نبی (ع)» از كتاب گویای «قصه های قرآنی»؛ نویسندگان: محمد ابوالفضل ابراهیم، سید شحاته، محمد احمد جادالمولی، علی محمد بحاوی؛ مترجم: استاد مصطفی زمانی «طبق عادت همیشگی، مریم به نماز و عبادت خدا پرداخت که ناگهان روحش منقلب گردید و آنچنان وحشتی به او حمله کرد که سابقه نداشت. فرشتی از جانب خدا مامور شد تا او مضطرب نشود...»
بخش «رسالت حضرت عیسی (ع)» از كتاب گویای «قصه های قرآنی»؛ نویسندگان: محمد ابوالفضل ابراهیم، سید شحاته، محمد احمد جادالمولی، علی محمد بحاوی؛ مترجم: استاد مصطفی زمانی «موقعی که عیسی (ع) به 30 سالگی رسید، جبرئیل بر او نازل شد و پیغمبری او شروع گردید و به تبلیغات رسالت خویش شروع کرد. کوشش عیسی بر این بود که پیروان دین یهود را به راه راست هدایت کند چونکه از راه راست منحرف شده بودند و دین راستین حضرت موسی (ع) را تحریف کرده بودند...»
لطفا منتظر باشید ...
