12.64 MB
13':25''

کندگ|روایت روزهای سخت پیش از پیروزی(قسمت هشتم)

در قسمت قبل، از رجز خوني و عرض اندام عمرو بن عبدود گفتیم و اینکه نعره ی هل من مبارزش رو هیشکی جز علی بن ابیطالب جواب نداد. علی سه بار از پیغمبر رخصت خواست و بالاخره اذن میدون گرفت. پیغمبر که انگار پاره ی تنشو رَوونه ی معرکه میکرد، عمامه ی خودشو دور سر علی پیچید و شمشیرشو هم به علی بخشید. علی سوار بر اسب، با ژستی دلیرانه، که فقط برازنده پسر ابوطالب بود، به وسط میدون جنگ رسید. به رسم همه ی جنگاورای عرب، و در جواب عربده های مستانه ی عمرو، رجز خونی خودشو شروع کرد:... پادكست كندگ را مي توانيد روزهاي زوج، در شبکه‌های اجتماعی تبيان بشنويد،‌ لذت ببريد و براي ديگران ارسال كنيد
فایل های مرتبط