4.8 MB
10':08''

باغچه کوچک

پیرمردی در روستایی زندگی می کرد. او در حیاط خانه اش باغچه کوچکی داشت که در آن چند درخت و بوته گل سرخ کاشته بود. کار آبیاری باغچه و کشیدن آب از چاه پیرمرد را خسته کرده بود؛ تا اینکه روزی با خودش گفت که ای کاش باران ببارد و باغچه اش.... این داستان به کودکان می آموزد که تنها زمانی کاری به نتیجه درست می رسد که همه با هم همکاری داشته باشند و هر کس وظایفش را به درستی و منظم انجام دهد. داستان «باغچه کوچک» برگرفته از سروده‌های «پروین اعتصامی» است.
فایل های مرتبط