داستانی عبرت آمیز از «حجت الاسلام و المسلمین کافی» :«شب جمعه ای در بالای سر حرم امیرالمومنین امام علی علیه السلام مشغول دعای کمیل بودم. پیر مرد اصفهانی هم کنارم نشسته بود بعد از دعا از من استخاره خواست. من هرچه استخاره می کردم بد می آمد و او می گفت دوباره. وقتی اعتراض کردم گفت تو که بیکاری اونقدر استخاره کن تا خوب بیاید»