1.63 MB
01':46''

حسرت همگانی

داستانی زیبا از مثنوی توسط حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«فرماندهی به لشکریانش گفت در این بیابان تاریک هر چه که زیر پایتان ریخته جمع کنید که به دردتان می خورد. بعد از اینکه از بیابان عبور کردند و هوا روشن شد، دیدند گنج و جواهر بوده. همه حسرت می خوردند. کسی که بر نداشته بود حسرت برنداشتن را میخورد و کسی که برداشته، حسرت می خورد ای کاش بیشتر بر میداشت.»
فایل های مرتبط