889 KB
00':56''

سلیمان و عزرائیل

داستانی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین «سید حسین مومنی» :«وقتی سلیمان عزرائیل را دید که برای قبض روحش آمده، گفت مهلت دارم دراز بکشم و چشمانم را ببندم؟ عزرائیل گفت نه. سلیمان همانطور که به عصایش تکیه داده بود ...»
فایل های مرتبط