988 KB
02':48''

بجای عشق بازی برو گردو بازی کن

حکایتی آموزنده و موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین استاد «شیخ علی فروغی» به زبان آذری :«عاشقی منتظر معشوقش بود ولی خوابش برد. وقتی بیدار شد در جیبش چند تا گردو یافت. حکیمی گفت، معشوقت آمده بود ولی وقتی دید خوابیدی، بهت گفته تو چه میدانی عشق چیست برو گردوبازی کن»
فایل های مرتبط