2.56 MB
02':47''

نی نی تنبل

قصه کودکانه «نی نی تنبل» تقدیم به شما نازنینها «نی نی و مامان می خواستن با هم برن خونه ی مامان بزرگ. مامان، نی نی رو بغل کرده بود ولی نی نی دوست داشت خودش راه بره. نی نی اشاره می کرد به زمین و غر می زد. مامان نی نی رو روی زمین گذاشت و گفت حالا بدو برو. نی نی یه خورده رفت ولی یه دفعه یه گنجشک تووی کوچه دید و ایستاد و تماشا کرد. مامان حواسش به گنجشک نبود. هی صدا می زد نی نی بیا دیگه چرا وایسادی؟ نی نی با انگشتش گنجشکو به مامان نشون داد ولی مامان بازم گنجشکو ندید...» تهیه شده در صدا و سیمای سمنان (2:47)
فایل های مرتبط