2.48 MB
02':42''

داستان «بچه همه»

داستان کودکانه با نام «بچه همه» تهیه شده در مرکز صدا و سیمای مهاباد «روزی در یک جنگل بزرگ، چیز گردی پیدا شد و بعد یک دفعه صدا کرد و شکست. ترق!!! یک جوجه با دهن باز افتاد بیرون. آن دور و برها پرنده ای لانه نداشت. و هیچ کس نمی دانست چه جوری باید از یک جوجه نگه داری کرد. این جوری؟... شاید هم این جوری؟! همه جوجه را دوست داشتند. اسمش را گذاشتند بچه؛ بچه ی همه. بچه ی همه هر کاری می خواست برایش انجام می دادند... اگر خوراکی می خواست! یا اگر بازی می خواست...!! کم کم داشت بزرگ می شد... گاهی بع بع می کرد... گاهی مومو می کرد...! بچه همه همه کار بلد بود؛ جز پرواز!» (2:42)
فایل های مرتبط