12.02 MB
13':05''

رمان دا(24)

قسمت بیست و چهارم روایت صوتی «کتاب دا» برگرفته از خاطرات «سیده زهرا حسینی» به روایت تینا آخوندتبار؛ «با همه این فکرها رسیدم جنت آباد، آدم زیادی در قبرستان نبود، زنی روی زمین نشسته بود و زار می زد، زنی که بین بچه ها بود و صورت می خراشید «دا» بود...»(13:05)
فایل های مرتبط