2.91 MB
06':20''

آتیش بازی

قصه زیبا و شنیدنی آتیش بازی «یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود در زمان های قدیم در یکی از کوه های اطراف شهری تعداد زیادی از میمون هائی با هم زندگی می کردن… میمون ها فهمیدن مردمی که با نادانی باعث آتیش سوزی میشن برای اونا هم خطرناکن و به یاد حرف های روزبه افتادن که بهشون اخطار داده بود ولی دیگه دیر شده بود... » (6:20)
فایل های مرتبط