3.42 MB
14':55''

اعتراف

فصل پنجم کتاب گویای «از رنجی که می بریم»؛ نوشته: «جلال آل احمد»؛ گوینده: «محمدتقی مختارملکی»؛ «هر شب دو پاسبان و دو زندانی بیل و کلنگ بدست، عیوض خانی را که درگیرودار شاهی دستگیر شده بود، به بیابان می آوردند، و در سوز و سرمای زمستان قسمتی را که او با پایش نشان می داد، برفهایش را زیر و رو می کردند، دیگر برای ایوزخانی توانی نمانده بود، این پنج اُمین روز بود که به این شکل می گذشت اما در این روز دیگر عیوض خانی از زمین بلند نشد و ژاندارم ها در عزای اینکه چگونه جسدش را تا شهر ببرند...» (14:55)
فایل های مرتبط