مقتل عبدالله بن الحسن(ع)

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
مقتل عبدالله بن الحسن(ع)
15648
3309
23.36 MB
25':26''
1394/7/27
مقتل عبدالله بن الحسن(ع)
توسل به امام حسن علیه السلام و فرازهایی از مقتل عبدالله بن الحسن (روضه) با مداحی «میثم مطیعی» در شب پنج محرم الحرام 1394 شمسی در دانشگاه امام صادق علیه السلام(هیئت میثاق با شهداء)

مقتل حضرت عبدالله ابن الحسن علیهما سلام



.... فَلَبِثُوا هُنَیْئَةً ثُمَّ عَادُوا إِلَیْهِ وَ أَحَاطُوا بِهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ لِتَحْبِسَهُ فَأَبَى وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِیداً فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ وَ قِیلَ حَرْمَلَةُ بْنُ کَاهِلٍ إِلَى الْحُسَیْنِ علیه السلام بِالسَّیْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّی فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِیَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ فَإِذَا هِیَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَیْنُ علیه السلام وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا ابْنَ أَخِی اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ. قَالَ فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ کَاهِلٍ بِسَهْمٍ فَذَبَحَهُ وَ هُوَ فِی حَجْرِ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ. 

ترجمه: ... لشکر اندکى‏ دست از جنگ با امام حسین علیه السلام برداشتند و سپس بازگشته و اطراف امام حسین را گرفتند، عبد اللَّه بن حسن بن على که بچّه‏اى نابالغ بود از خیمه زنان بیرون آمد و می دوید تا در کنار امام حسین ایستاد. زینب دختر على خود را به او رساند تا او را از آمدن باز بدارد ولى او حاضر نشد و سخت خوددارى کرد و گفت: نه به خدا از عمویم جدا نشوم. بحر بن کعب (و بعضى گفته‏اند حرملة بن کاهل بود) نزدیک شد که بر امام حسین علیه السلام شمشیر بزند؛ پسر بچّه گفت: واى بر تو اى فرزند زن ناپاک! عموى مرا می کشى؟ او شمشیر را فرود آورد پسرک دست خود را جلوى شمشیر داد دست او را تا پوست برید و از پوست آویزان شد پسرک صدا زد: مادر، حسین علیه السّلام پسر را گرفت و به سینه چسپانید و فرمود: فرزند برادر! بر آنچه به تو رسید صبر کن و در این سختى از خداوند طلب خیر کن که خداوند تو را به نزد پدران شایسته‏ات خواهد برد. راوى گفت: حرملة بن کاهل تیرى انداخت و گلوى پسر را که در آغوش عمویش بود گوش تا گوش درید

 

منبع: لهوف، سید بن طاووس، ص 119


<iframe src='https://sound.tebyan.net/SoundPlayer/158530' allowFullScreen="true" webkitallowfullscreen="true" mozallowfullscreen="true" height="270" width="480" ></iframe>

UserName

بیشتر بشنوید

بیشتر

پربازدید هفته

بیشتر