نواهنگی از شعرخوانی سوال و جواب طنز «سعید بیابانکی» با مطلع «پدر جان سلام علیکم»(پدر جان سلام علیکم؛ من از شهر برایت سلام و دعا میفرستم؛ اگر قدر آن روستا را بدانی؛ برایت قدری هوا میفرستم؛ کمی صبر کن جان بابا بزودی؛ برایت کلاه و عصا میفرستم؛ کمی صبر کن بنده هم مثل حافظ؛ برای تو اسب و قبا میفرستم؛ من اینجا شب و روز مشغول کارم؛ دو ماه است موشک فضا میفرستم؛ سر صبح گمرک کوپن میفروشم؛ سرشب به مترو گدا میفرستم...علیک السلام ای پسر جان بابا؛ سلامت من از روستا میفرستم؛ تو گفتی که من میروم پایتخت و برایت چهها و چهها میفرستم؛ نگفتی به محض رسیدن به تهران؛ برایت بلیط هما میفرستم)(تولید اختصاصی بانک صوتی تبیان)(3:40)