روز جهانی کودک

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
آلبــــوم
تک فایــــل
ویدئوهــــا
تعداد نتایج : 722
قصه کودکانه زیبای بادبادک محسن «توی روستای قصه ما خیلی ها زندگی می کردند، مثل مش رجب، عمو تقی، کدخدا ولی، بابا رمضون خیلی های دیگه، بچه های زیادی هم توی ده بودن مثل؛ حسن، قلی، تقی، ولی و خیلی های دیگه، از صبح که خورشید طلوع می کرد تا غروب آفتاب...» (05:29)
05':29''
87574
63
0
قصه کودکانه زیبای بره ناقلا «یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکی نبود، اون دور دورا توی دهکده کوچیک پیره زنی با بره قشنگ و کوچولوش زندگی می کردند، یه روز زمستون که هوا خیلی سرد بود و آب ها یخ زده بود، پیره زن مهربون بره رو به کنار برکه برد تا آب بخوره، اما بره رو یخ ها سر خورد و افتاد روی زمین...» (05:00)
05':00''
227780
150
0
قصه کودکانه زیبای بی بی مهربان «توی یه ده کوچولو پیر زن مهربونی زندگی می کرد که بهش می گفتن بی بیه مهربون، این بی بیه مهربون قصه مون کسی رو توی این ده نداشت، نه بچش اونجا بود نه نوه هاش، بی بی هر وقت که دلش تنگ میشد می رفت در حیاط رو باز می کرد...» (05:36)
05':36''
92913
27
0
قصه کودکانه زیبای بلبل زیبا «علی کوچولو یه شب بعد از اینکه شامشو خورد به مامان و بابا شب بخیر گفت و رفت به اتاقش ولی قبل از اینکه بخوابه، نقاشی کرد تا اینکه خسته شد و خوابش برد و یه خواب عجیبی دید، خواب دید که...» (06:26)
06':26''
60298
-2
0
قصه کودکانه زیبای جنگل بزرگ «جنگل قصه ما جنگل خوبی ها و دوستی ها بود، نه اینکه هیچ وقت مشکلی برای حیوونا و گل ها و درخت ها پیش نیاد، نه، همیشه ممکنه مشکلاتی پیش بیاد که حیوونا با کمک هم حلش میکنن، مثلا یه روز صبح که گنجشک کوچولو داشت از کنار یه درخت بزرگ رد میشد...» (05:36)
05':36''
68241
19
0
قصه کودکانه زیبای خاله سوسکه «یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود توی باغچه مهمونی بود مهمونی کی؟ سوسکه خانم، دختر عمو سوسک و خاله سوسکه، فصل هم فصل بهار بود باغچه هم پر از گل و سبزه، عمو سوسک و خاله سوسک از چند روز قبل لونشونو جاروب کرده بودند، توی حیاط خونه رو با برگ گل فرش کرده بودند، بعد اونا راه افتادن...» (06:24)
06':24''
161272
94
0
قصه کودکانه زیبای پرستوی باهوش «جنگل قصه ما توی یه صبح قشنگ هنوز تو خواب بود، یه دفعه با یه سر و صدای زیاد هیاهویی به پا شد، بسه دیگه چقد خواب چقد سرما و تنهایی پاشید بیاین بیرون میخوام یه چیزی بهتون بگم، اما این کی بود که این همه سر و صدا می کرد؟...» (05:42)
05':42''
42619
7
0
قصه کودکانه زیبای تولد مادر بزرگ «نیما کوچولوی قصه ما قلکشو روی میز گذاشت و به اون نگاه کرد، اونوقت به قلک گفت: نمی دونم چقد پول برام گذاشتی؟ نمیدونم با پولی که برام نگه داشتی می تونم یه هدیه خوب برا مادر بزرگ بخرم یا نه؟ در همین موقع مادر اومد توی اتاق و گفت...» (04:36)
04':36''
51511
20
0
قصه کودکانه زیبای توپ قلقلی «امیر حسین قصه ما شش سالشه، دوست داره همیشه توپ بازی کنه، وقتی حوصله اش سر میره توی حیاط بازی میکنه، یه روز امیر حسین که داشت بازی می کرد، دوستش امید اومد به خونه اونها، امیر حسین با دیدن دوستش خیلی خوشحال شد، بلند گفت...» (04:47)
04':47''
75852
31
0
قصه کودکانه زیبای خانم بهار و مداد رنگی ها «فصل زمستون چمدونش رو بست و به جاهای دیگه ای رفت و به جاش خانم بهار اومد با همه زیبایی ها در خونه هارو زد در باغ ها و کوچه ها و روستا ها رو زد و با یه دنیا گل و شکوفه وارد شد، خانم بهار به در باغ قصه مون رفت در زد و در زد بعد گفت...» (05:46)
05':46''
49059
14
0
قصه کودکانه زیبای بی بی گلاب «بی بی گلاب پیره زن مهربون قصه مون هر روز می اومد توی حیاط و به باغچه و درخت ها و گلای پژمرده نگاه می کرد، می گفت: آخه پس کی این باغ دوباره سبز میشه؟ کی دوباره این گل ها به من می خندند؟ مجید نوه مادر بزرگ که...» (05:54)
05':54''
38237
9
0
قصه کودکانه زیبای آزاده و خط کش جادویی «یه روز وقتی آزاده کوچولو خونه مادربزرگش رفته بود، مادر بزرگ بهش گفت: دوست داری با همدیگه صندوقچه قدیمی رو باز کنیم و چیزایی توش هست نگاه کنیم؟ آزاده گفت: مادر بزرگ توی صندوقچه چه چیزایی هست؟ مادر بزرگ گفت...» (05:32)
05':32''
47698
24
0
قصه کودکانه زیبای آهوی نقره ای «تو جنگل قصه ما همه حیوونا با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کردند در این جنگل بجز گل های رنگارنگ و درختان و حیوونای خوب یه رودخونه بزرگ هم بود که از وسط جنگل می گذشت همه از آب اون استفاده می کردند، یه روز صبح که...» (07:01)
07':01''
38796
9
0
قصه کودکانه آلیس در سرزمین عجایب «بچه ها میدونید سرزمین عجایب کجاست؟ اونجا جاییه که فقط تو خواب و خیال میشه دیدش، سرزمین عجیبیه که هیچ چیز اون جور که باید باشه نیست، آلیس این سرزمین رو در یک بعداز ظهر گرم که خوابیده بود در خواب دید، اولین چیز عجیبی که آلیس دید یه خرگوش بود که شلوار و...» (25:17)
25':17''
74801
47
0
قصه کودکانه زیبای عروسک ستاره «زیر گنبد کبود آسمون یه دختر بود که صداش میزدند ستاره، ستاره قصه ما از اون دخترای خوشگل و توپولی بود که درست مثل ستاره های آسمون بود، همه دوستاش و پدر و مادرش ازش راضی بودند، وقتی مادر به ستاره می گفت وقت خوابه ستاره می گفت چشم، یه مدت که گذشت مادر یه عروسک برای جایزه خرید...» (05:21)
05':21''
41460
10
0
قصه کودکانه زیبای دهکده مهربانی «توی یک دهکده قشنگ و کوچیکی چندتا خانواده زندگی می کردند که هر کدوم از این خانواده ها چندتا بچه داشتند، بچه های دهکده همه با هم دوست بودند با هم بازی میکردند، یه روز از روزای فصل زمستون توی این دهکده قشنگ برف زیادی اومد...» (07:10)
07':10''
43452
14
0
قصه کودکانه زیبای درخت سیب طلایی «توی یک دهکده دور افتاده که پر از آدمای خوب و مهربون بود، یه درخت سیب وجود داشت، درخت سیب روی یه تپه کوچیک توی میدونه دهکده بود، اما یه چیز عجیبی وجود داشت اونم این بود که درخت سیب فقط سالی یه بار سیب می داد اونم فقط یه دونه سیب که رنگش طلایی بود...» (06:13)
06':13''
39840
11
0
قصه کودکانه زیبای دید و بازدید عید «توی یکی از شهرهای کشورمون آقا پسر گلی به اسم علی آقا، با پدر و مادر و خواهر بزرگترش توی یه خونه کوچولو زندگی می کردند، اون سال هم مثل بقیه سال ها عید به شهر اونا رسیده بود، همه جا سبز و خرم و شاداب شده بود، چون بهار اومده بود، مردم وقتی به خیابونا می رفتند بوی گل و شکوفه رو احساس می کردند...» (04:42)
04':42''
26496
10
0
قصه کودکانه زیبای دوستی با بهار «سحر کوپولوی قصه ما وقتی شنید بهار یعنی گل، بهار یعنی شکوفه به مادرش گفت: من بهارو دوست دارم، سحر دائم این جمله رو تکرار میکرد، اونقد که مادرش گفت: دخترم همه فهمیدن که تو بهارو دوست داری، چقد میگی دیگه بسه، سحر از حرف مادرش ناراحت شد برا همین رفت تو حیاط و...» (04:24)
04':24''
21791
4
0
قصه کودکانه زیبای فانوس قدیمی «خونه مینا کوچولو نزدیک یه جنگل بود، مینا بیشتر وقتا تو خونشون بازی می کرد، به کلاغها نگاه می کرد، یه روز که مینا کوپولو داشت به پدر و مادر کمک می کرد؛ دید یه پیرمرد که یه فانوس قشنگ دستشه درب خونه اونا ایستاده...» (05:18)
05':18''
23069
-5
0
قصه کودکانه زیبای فرشته مهربون «فرشته کوچولو یه دختر پنج ساله است که میخواد به زودی به مهد کودک بره، اون برای رفتن به مهد کودک خیلی خوشحاله، امروز صبح با شادی از خواب بیدار شد بعد از این که دست و صورتشو شست، با عجله به مادرش گفت: مادر جون زود باش بریم خرید؛ مادر به آرومی جواب داد: دخترم عجله نکن...» (03:44)
03':44''
54523
4
0
قصه کودکانه زیبای فیل کوچولو «یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود هیچ کس نبود؛ توی یک جنگل سبز حیوونای مختلفی با خوبی و خوشی زندگی می کردند، توی جنگل سبز قصه ما یه فیل خوب و مهربون هم بود فیل مهربون دوستای زیادی داشت می دونید چرا؟...» (06:48)
06':48''
40343
3
0
قصه کودکانه زیبای کتاب داستان «توی یک خونه بزرگ و چند طبقه چندتا بچه کوچولو بودن که همه با هم دوست بودن اسم یکی از اونا نوید بود اسم یکیشون نگین بود و اسم سومیشون متین بود، اونا هر روز که از خواب پا می شدند می رفتند سراغ دست و صورت شستن و صبحانه و بعدشم بازی کردن البته متین کوچولو یه فرقی با نوید و نگین داشت...» (05:26)
05':26''
19931
7
0
قصه کودکانه شنیدنی خیاط خوش قول «یه روزی از روزای آخر پاییز بود، آقا فیله پیش خیاط جنگل رفت وگفت: دیگه زمستون تو راهه هوا هم سرد میشه برام یه لباس گرم بدوز، خیاط گفت: آقا فیله این هیکل بزرگی که تو داری یه لباس بزرگ می خواد، لباس شما دست کم یه سال طول می کشه که آماده بشه، چرا زودتر به فکر نیفتادی؟ آقا فیله جواب داد که...» (04:30)
04':30''
22234
12
0
قصه کودکانه زیبا و شنیدنی خوشه های گندم «با شروع بهار و اومدن این فصل قشنگ، همه حیوونا چه اونایی که به خواب زمستونی رفته بودن، مثل خرس کوچولو و چه اونایی که توی لونه های گرمشون بودند همه از توی لونه هاشون اومدن بیرونو به دشت و کوه و سبزه ها لبخند زدند، مورچه کوچولو هم که به همراه پدر و مادر و داداش کوچولوش تموم زمستونو توی لونه مونده بود...» (06:42)
06':42''
22762
2
0
قصه کودکانه زیبا و شنیدنی مهمان های ناخوانده نوشته «فریده فرجام» قسمتی از قصه؛ «در یک ده کوچک پیرزنی زندگی می کرد، این پیره زن یه حیاط داشت قد یه غربیل که یه درخت داشت قد یه چوب کبریت پیره زن خوش قلب و مهربون بود و بچه ها خیلی دوسش داشتند، یه روز غروب وقتی آفتاب از رو خونه ها پرید و تاریک شد...» (15:27)
15':27''
151496
25
0
قصه کودکانه زیبای موش زیرک «توی جنگله قصه مون همه جور حیوونی بود؛ آقا شیره، آقا خرسه، خرگوش گوش دراز، گرگ و آقا موشه و کلی حیوونای دیگه؛ در این جنگل درخت ها پر از میوه بودن، حیوونای جنگ برای خودشون یه انبار بزرگ درست کرده بودند...» (07:11)
07':11''
54372
20
0
قصه کودکانه زیبای نازی کوچولو «نازی پوچولوی قصه ما دختر خیلی خوبیه، میگین چرا؟ آخه همیشه به بزرگترا سلام میکنه، هیچ وقت بابا و مامانشو اذیت نمی کنه، همیشه با دوستاش میگه و می خنده، هیچ وقت با اونها قهر نمی کنه، حیوونارو هم خیلی دوس داره...» (09:09)
09':09''
21671
1
0
قصه کودکانه زیبا و شنیدنی رودخانه قصه گو «لک لک تنهایی کنار رودخونه زندگی می کرد/لک لک خیلی دوست داشت یکی براش قصه بگه/اون همیشه به قصه های اردک پیر گوش میداد/اما مدتی بود که اردک پیر برای لک لک قصه نمی گفت/لک لک نمی دونست که چرا شب ها وقتی که ستاره ها تو آسمونن اردک پیر براش قصه نمیگه...» (03:34)
03':34''
14163
5
0
قصه کودکانه زیبای ستاره دنباله دار «ستاره کوچولوی قصه ما یه دختر نازو قشنگ و مهربون و مودبه؛ یه روز صبح که ستاره کوچولو از خواب بیدار شد دید که هوا ابریه آخه فصل پاییز بود، ستاره از این که خورشید خانم تو آسمون نبود خیلی ناراحت شد، رفت پیش مادر و گفت: مادر جون چرا امروز خورشید خانم توی آسمون نیست؟...» (07:51)
07':51''
29972
3
0
قصه کودکانه زیبا و شنیدنی شهر تنبل ها «یکی بود یکی نبود/زیر گنبد کبود یه شهری بود/اسم این شهر شهر تنبلی بود/آخه همه مردم این شهر مسواک داشتند/خمیر دندون داشتن/اما تنبلیشون میومد مسواک بزنن/بچه های این شهر بعضی شب ها مسواک می زدند/اما بیشتر شبها تنبلی می کردن که مسواک بزنند...» (04:22)
04':22''
22338
6
0
سرودی كودكانه برای نوگلهای عزیز «ستاره ها توو آسمون ردیف شدن مثل كمون / ای كاش ستاره ای بودم می افتادم دنبالشون / شب كه می شه انگار اونا چشماشون بسته باز می شه / توو خونه مادر بزرگ باز قصه ها آغاز می شه» از مجموعه خاله ستاره (1:50)
01':50''
71921
105
0
ترانه شاد و كودكانه «آرزو دارم همه درختها زیبا بشند / هی گل و درختها سبز و شكوفا می شند / آرزو دارم همه جا بازی باشه، صلح باشه، جنگ نباشه / توپ و تفنگ و بنگ و بنگ نباشه» توسط گروه فیتیله (1:03)
01':03''
14289
12
0
ترانه شاد و زیبا «سلام به غنچه های تووی باغچه / به سرخی لپای هر تربچه / به مزه شرینی و كلوچه / سلام سلام شاپركای شیطون» توسط گروه فیتیله (0:51)
00':51''
58310
24
0
کلیپ صوتی «دختر کوچکی که به علت رماتیسم قادر به حرکت نیست و نمی تواند امسال برف بازی کند پشت پنجره با حسرت به برف ها نگاه می کند.» گوینده: زهرا شیبانی، صدابردار: سیامک شاه کرمی (5:52)
05':52''
22442
11
0
ترانه شاد کودکانه «تولد» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:26)
01':26''
313043
460
0
ترانه شاد کودکانه «عید» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:05)
01':05''
78830
54
0
ترانه شاد کودکانه «زنبور» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:24)
01':24''
36183
22
0
ترانه کودکانه «شاد و خندون» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:47)
01':47''
57709
47
0
ترانه شاد کودکانه «سلام» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:50)
01':50''
197054
89
0
ترانه شاد کودکانه «یه روز تازه» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (2:39)
02':39''
42384
50
0
ترانه کودکانه «روز خوب و تماشایی» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (2:04)
01':13''
25981
7
0
ترانه شاد کودکانه «پائیز» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (2:26)
02':26''
29348
13
0
ترانه شاد کودکانه «نظافت» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (2:04)
02':04''
36704
16
0
ترانه کودکانه «نجار» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (2:17)
02':17''
32349
3
0
ترانه شاد کودکانه «مهمون» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:32)
01':32''
24971
37
0
ترانه کودکانه «مشاغل» اجرا شده در برنامه آموزنده «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:45)
01':45''
117344
12
0
ترانه کودکانه «ما هر سه» اجرا شده در برنامه جذاب «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:31)
01':31''
20736
42
0
ترانه کودکانه «خداحافظی» اجرا شده در برنامه شاد «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:13)
01':13''
128770
24
0
ترانه شاد کودکانه «خانواده» اجرا شده در برنامه «خاله شادونه» و سرزمین دونه ها (1:22)
01':22''
51768
37
0

هنرمندان