[دمو] کتاب صوتی «بیشه روباه»؛ با بازیگری: احمد گنجی، امیر فرحان‌نیا، ایوب آقاخانی، بهروز مسروری، بیوك میرزایی، پیام حسینیان، حبیب بختیاری، حمید یزدانی، رامین پور ایمان، رضا عمرانی، عباس شادروان، علی تاجمیر، علی زرینی، علی‌اصغر دریایی و فریبا طاهری؛ «مُغَیره» كه در زمان «معاویه» والی كوفه شد اولین كسی بود كه خلیفه شدن «یزید» را پیشنهاد داد. معاویه می‌دانست كه بیعت گرفتن از مردم كوفه و بصره و همچنین اهل مكه و مدینه، به ویژه «بنی‌هاشم» كه بزرگ ایشان حسین‌بن‌علی(ع) است، كار آسانی نیست.
[کل کتاب] کتاب صوتی «بیشه روباه»؛ با بازیگری: احمد گنجی، امیر فرحان‌نیا، ایوب آقاخانی، بهروز مسروری، بیوك میرزایی، پیام حسینیان، حبیب بختیاری، حمید یزدانی، رامین پور ایمان، رضا عمرانی، عباس شادروان، علی تاجمیر، علی زرینی، علی‌اصغر دریایی و فریبا طاهری؛ «مُغَیره» كه در زمان «معاویه» والی كوفه شد اولین كسی بود كه خلیفه شدن «یزید» را پیشنهاد داد. معاویه می‌دانست كه بیعت گرفتن از مردم كوفه و بصره و همچنین اهل مكه و مدینه، به ویژه «بنی‌هاشم» كه بزرگ ایشان حسین‌بن‌علی(ع) است، كار آسانی نیست.
سرود کودکانه «روباه و زاغ» از آلبوم «سرودهای کتاب» تقدیم به کودکان ایران (زاغکی قالب پنیری دید / به دهان به گرفت و زود پرید / بر درختی نشست در راهی/ که از آن می گذ شت روباهی)
ترانه زیبای کودکانه «خروس و روباه» برای بچه های عزیز و خوب «خروسه میگه قوقولی قوقو / سلام علیکم آقا کوچولو / افتاده تو حوض یه دونه هلو / هلو، هلو، برو تو گلو» منبع: شبکه پویا
داستان زیبای کودکانه تقدیم به فرزندان خوب ایران زمین (دو تا شغال، قالب پنیری پیدا کردند. قرار شد که پنیر را به قسمت مساوی بین خودشان، تقسیم کنند. اما روباه، برای پنیر نقشه کشیده است) (تولید شبکه ماهواره ای هدهد)
داستان زیبای کودکانه تقدیم به فرزندان خوب ایران زمین (یک روباه حیله گری بود که کارش خوردن مرغابی ها و گوسفندها بود. اون ادعا می کرد که میتونه آینده رو پیش بینی بکند) (تولید شبکه ماهواره ای هدهد)
حکایت زیبای کودکانه «میوه فروش و روباه و گرگ» تولید شده توسط ایران صدا «در روستایی کوچک یک مغازه میوه فروشی بود که صاحب آن پیرمرد مهربانی بود و پیرمرد گرگی داشت که از مغازه نگهداری می کرد...» تقدیم به بچه های خوب و نازنین
قسمت اول از قصه زیبای کودکانه «شیر و شغال» برای بچه های خوب و نازنین «در روزگاران قدیم در گوشه ای از سرزمین سرسبز هندوستان شغالی مهربان زندگی می کرد و هیچ حیوانی را شکار نمی کرد. روزی پادشاه جنگل داستان زنگی شغال را می شنود...» منبع: ایران صدا
قسمت دوم از قصه زیبای کودکانه «شیر و شغال» برای بچه های خوب و نازنین «شیر باور نمی کرد که شغال غذای شیر را برداشته ولی حیوانات دیگر اصرار داشتند که او این کار را کرده...» منبع: ایران صدا
قصه زیبای کودکانه «شغال خر سوار» برای بچه های خوب و نازنین «شغال خیلی تنبلی بود که قصد فریب حیوانات دیگر را داشت و همیشه طمع می کرد...» منبع: ایران صدا
قصه زیبای کودکانه «شیر و دو روباه» برای بچه های خوب و نازنین «قصمون درباره شیری است که فریب دوتا روباه را میخورد و جانش به خطر می افتد. شیر قصمون طمع کار بوده و بخاطر همین فریب می خورد...» تولید شده توسط ایران صدا
قصه زیبای کودکانه «شهر قشنگ جنگلی» نویسنده: آقای اسدالله شعبانی و گوینده: آزاده آل ایوب «یکی بود یکی نبود، در یک جنگل دور شهری قشنگ و زیبا بود که همه حیوانها در آنجا با خوبی و خوشی زندگی می کردند. در آن شهر یک خوک کله پوک بود که خیلی تنبل بود. خونه ی او تبدیل به کثیف ترین خونه شهر شده بود» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «شغال نادان» تقدیم به بچه های عزیز «نزدیک یک ده کوچک دو شغال با هم زندگی می کردند که یکی از آن ها خیلی ترسو بود. آن ها هر شب به باغ های مردم ده می رفتند و انگور های رسیده را می خوردند...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «سینی مسی» تقدیم به بچه های عزیز ایران «در زمان های قدیم سینی نقره ای بود که یک روز از یک هندوانه خوشش می آید و به او پیشنهاد ازدواج می دهد و ...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «زنبور کوچولو» تقدیم به بچه های خوب و با ادب «زوزو اسم زنبور کوچولو قصه ما است. زنبور کوچولو خیلی کار می کرد و بیشتر وقت ها خسته بود...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «زمستان سرد» تقدیم به بچه های خوب و با ادب «خروس قندی در یک روز سرد زمستان که همه ی آب ها یخ زده بود در لانه کنار مادرش نشسته بود و چون در لانه گرم بود از هوای بیرون خبر نداشت و اصرار می کرد که می خواهد بیرون لانه برود تا بازی کند...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «زاغی و شیر» تقدیم به بچه های خوب و با ادب «در دهکده ای کوچک پیرزنی زندگی می کرد که ثروت زیادی نداشت؛ اما گاوی داشت که خیلی دوستش داشت و هر روز شیر او را می دوشید و به شهر می برد و می فروخت...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «روستا» تقدیم به بچه های خوب و با ادب «در یک روستا که مردم زیادی زندگی می کردند حیوانات زیادی هم بین آن ها زندگی می کردند. بین حیوانات روستا در یکی از خانه های مردم لانه ای بود که آقا خروسه با خانم مرغه و تنها جوجه شان در آن زندگی می کردند...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «روز نظافت» تقدیم به بچه های خوب و با ادب «پا کوتاه در یک روز جمعه می خواست برای نظافت و حمام به دریاچه برود و قبل از آن سری هم به قدقدا خانوم زد و قدقدا خانوم گفت: خروس قندی را هم با خود ببرد...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «رودخانه زیبا» تقدیم به بچه های خوب و با ادب « در جنگل زیبایی حیوانات زیادی با هم به خوبی و خوشی زندگی می کردند. در کنار جنگل رودخانه زیبایی بود که حیوانات از آن آب می خوردند و...» تولید شده توسط ایران صدا
حکایت زیبای کودکانه «زخم زبان» تقدیم به بچه های خوب و با ادب «یک روز هیزم شکن که به جنگل رفته بود شیر بزرگی را می بیند که به طرفش می آید...» تولید شده توسط ایران صدا
داستان زیبای کودکانه «روباه و لک لک» تقدیم به بچه های نازنین «روباه زرنگ و باهوشی بود که زیر درخت چناری لانه داشت، لک لک در بالای آن درخت خانه داشت...» تولید شده توسط ایران صدا
داستان زیبای کودکانه «روباه و خروس» تقدیم به بچه های نازنین «خروسی بود که هر روز صبح قدم زنان از روستا بیرون می آمد و شروع به آواز خواندن می کرد. خروس هر روز صبح بعد از بیدار کردن مردم و بیرون آمدن از روستا به بالای درخت بلندی می رفت...» تولید شده توسط ایران صدا
داستان زیبای کودکانه «روباه و بزغاله» تقدیم به بچه های نازنین «روزگاری روباه از دشتی می گذشت که ناگهان گله ای از گوسفند و بزغاله را می بیند. روباه با خود فکر می کرد که چگونه با وجود چوپان و سگ گله می تواند یکی از آن ها را بخورد. روباه در این فکرها بود که صدای پرنده ای را می شنود و...» تولید شده توسط ایران صدا
داستان زیبای کودکانه «روباه دم بریده و خاله پیرزن» تقدیم به بچه های نازنین «روباهی بود زبر و زرنگ با دم قشنگ. یک روزآقا روباهه از جنگل بیرون آمد و به طرف مزرعه ای که در آن جا بود رفت تا شکمی از عزا در بیاورد. روباهه رفت تا در گوشه ای از مزرعه به کلبه خاله پیرزن رسید. جلو در کلبه یک سنگ دانه قیمتی افتاده بود. روباه پیش خودش گفت: شاید یک روز به دردم بخورد پس آن را برداشت و در گوشه ای زیر خاک قایم کرد. آن وقت توی کلبه خاله پیرزن سرک کشید یک کاسه پر از شیر دید...» تولید شده توسط ایران صدا
داستان زیبای کودکانه «کمال و جمال» تقدیم به بچه های نازنین «خواجه می خواست کمال و جمال را امتحان کند. کمال که راستگو بود و بدی درباره جمال نگفت و ...» تولید شده توسط ایران صدا
داستان زیبای کودکانه «روباه پیر» تولید شده توسط ایران صدا «داستان درباره روباهی است که سال ها در دشتی زندگی کرده و حالا پیر شده است. تمام حیوانات از حیله های روباه باخبر بودند و بخاطر همین روباه دیگر نمی توانست شکار کند...» تقدیم به بچه های خوب
قصه کودک زیبا با نام «افسانه آرمو دی بی» تهیه شده در ایران صدا؛ گوینده: علی رحیمی «آرمو دی بی مردی بود که از مال دنیا فقط یک درخت گلابی داشت. او روباهی راکه گلابی هایش را دزدیده بود، پیدا کرد.اما او را آزاد کرد و روباه قول داد تا این خوبی او را جبران کند....» (20:22)
مولودی خوانی به مناسبت ولادت امام علی(ع)؛ «این کار جهان ارزش تصویر دارد، روباه زیاد است در آن شیر ندارد، ای شیر خدا خصم تو روبه صفتانند، روباه جز اندیشه تزویر ندارد» با صدای «محمد کمیل» (5:47)
حکایت زیبای کودکانه با نام «شیر و روباه» تقدیم به بچه های خوب و عزیز «شیری دربیشه ای زندگی می کرد، بیمار شده بود و نمی توانست به شکار برود. روباهی با او دوست بود. به سراغ شیر رفت. شیر به او گفت: آن گوزنی را که در جنگل است. می بینی؟ برو و او را برای من بیاور. تو حیله گری می توانی، روباه به سراغ گوزن رفت...» تولید شده در صدا و سیمای استان یزد (4:58)
قصه زیبای کودکانه با عنوان «هیزم‌شکن پیر» تقدیم به بچه های خوب «مرد هیزم شکنی بود که زندگیش به سختی می گذشت و هر چه قدر تلاش می کرد کمتر نتیجه می گرفت. یه روز که به جنگل رفته بود تا هیزم بیاره یهویی یک حیوان عجیبی دید. وقتی به جلو رفت دید که یک روباه اما بدون یک دست و یک پا. برای همین...» تولید شده در ایران صدا (10:52)
لطفا منتظر باشید ...
