روزی و روزگاری بود
جنگل و سبزه زاری بود
جنگلی که توی دلش
هزار هزار پرنده داشت
گنجشک و سار و قمری داشت
تا چرنده داشت خزنده داشت
حیوانات درنده داشت
ببر و پلنگ و شیر و گرگ
آهوهای دونده داشت
قورباغه ها قورقورقورقور
غارغار زاغی و کلاغ
گنجشک ها
جیک و جیک و جیک
...
حالا که میروی همراه / جاده‌ها برگرد و پس / بده تنهایی مرا / بی خاطرات تو بی /
آرزوی تو دل را کجا برم / شب گریه کجا / دیگر تنها گریه‌ها | تیتراژ انتهایی سریال «لحظه گرگ و میش» با صدای محمد معتمدی؛ کارگردان این سریال «همایون اسعدیان» می‌باشد
داستانی زیبا از «آیت الله مظاهری»: «شخصی که اهل دل بود و در بیابان ها زندگی می کرد می گفت هر وقت گرگ و حیوان درنده به من حمله کند می گویم ان ضررتنی فخصمک علی بن ابی طالب و حیوان فرار می کند»
صوت کامل بیانات رهبر انقلاب حضرت آیت خامنه ای در خطبه هاى نماز عید سعید فطر ۱۳۹۳/۰۵/۰۷؛ «امروز قضیه‌ى اول جهان اسلام قضیه‌ى غزه است؛ شاید بشود گفت قضیه‌ى اول دنیاى انسانیت، قضیه‌ى غزه است. سگ هارى و گرگ درنده‌اى به انسانهاى مظلوم حمله کرده است؛ چه کسى مظلوم‌تر از کودکان معصومى که در این حملات جان خود را مظلومانه از دست دادند؟»
داستانی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین«کافی» :«روزی ابوذر مشغول چوپانی بود که گرگی حمله کرد به گله. وقتی ابوذر گرگ را دور می کرد به گرگ گفت چقدر تو بی حیایی. به اذن خدا گرگ به حرف آمد که بی حیا تر از من مردم مکه هستند که رسول خدا(ص) را مسخره می کنند و به او ایمان نمی آورند»
کلیپ صوتی شعری که سه بار مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفت با عنوان «هتل کوبورگ»؛ سروده «محمدمهدی سیار» و «میلاد عرفان پور»؛ «من به لبخند گرگ بدبينم / به دروغ بزرگ بدبينم / گرم‌تر می‌‌شود مذاکره‌‌ها /
تنگ‌تر می‌‌شود محاصره‌ها»
دانلود مداحی شب دوم محرم 1396؛ (روضه) «فراز منبر نی قرص ماه می بینم / خدای من نکند اشتباه می بینم / بتاب یوسف من بوی گرگ می شنوم / بتاب راه دراز است و چاه می بینم» با نوای «سید مهدی میرداماد» [هیئت رزمندگان اسلام قم]
حکایتی شنیدنی از «آیت الله مظاهری»: « یک بیابانگردی رفیق خدا بود و در بیابان ها زندگی می کرد وقتی از او پرسیدند که وقتی با شیر و گرگ برخورد می کنی چی کار میکنی؟ گفت تا می گویم ان ضررتنی فخصمک علی بن ابی طالب، آن حیوان درنده فرار می کند»
«آیت الله مظاهری»: « یک بیابانگردی رفیق خدا بود و در بیابان ها زندگی می کرد وقتی از او پرسیدند که وقتی با شیر و گرگ برخورد می کنی چی کار میکنی؟ گفت تا می گویم ان ضررتنی فخصمک علی بن ابی طالب، آن حیوان درنده فرار می کند»
شعرخوانی «صادق آهنگران» با موضوع «جنایات آل سعود»(کعبه را قدر و احترام شکست / حرمت مسجد الحرام شکست / خشک بادا ابولهب را دست / اینچنین، کو شراره افکنده است / گرگ پیر سعود خواهد مُرد / تاجش این تندباد خواهد برد)
حکایتی آموزنده و موعظه ای شنیدنی از آیت الله «حسین مظاهری» :«یک اهل دلی در بیابان تنها زندگی می کرد. از او پرسیدند آیا در بیابان به شیر و پلنگ و گرگ برخورد کرده ای؟ گفت تا دلت بخواد ولی ...»
ترانه زیبای کودکانه «حسنی و گل‌باقالی» برای بچه های عزیز و خوب «وای چی شده؟! گل من، عزیز خوشگل من /گریه نکن بد حالی؟ مریضی گل‌باقالی؟ / چه دندونای زردی چه بی‌رمق چه سردی / دماغ تو بزرگه گوشات شبیه گرگه» منبع: شبکه پویا
ترانه زیبای کودکانه «حسنی و بزبز قندی» برای بچه های عزیز و خوب «کی بود کی بود کجا بود؟ یک گرگ دُم سیاه بود / دنبال بزغاله‌ها، تو شهر قصه‌ها بود / حسنی خبر داد: آی گرگ! بزبزقندی شنید، / دوید و با دو شاخش با آقا گرگه جنگید» منبع: شبکه پویا
آهنگ با عنوان «جیبوتی کجایی» با صدای «علی زکریائی»؛ «یه آل سعود و دو تا گونی کود و / یه شیخ بزرگ و یه مش توله گرگ و / یه ارزن سواد و کالیبر زیاد و / به جز کاسه لیسات دقیقا چی داشتی؟!»
داستان زیبای کودکانه تقدیم به فرزندان خوب ایران زمین (توی یک جنگل زیبا، خانم بزه و بزغاله اش زندگی می کردند. یک روز بزغاله بازیگوش، به دست گرگ افتاد. خانم بزه رفت تا بچه اش رو از دست گرگ نجات بدهد) (تولید شبکه ماهواره ای هدهد)
مولودی خوانی (مدح) به مناسبت عید غدیر خم «می رود قصه ما سوی سرانجام آرام، دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام، گرگ آن روز شبان بود و خیانت می کرد، شیخ با جوهر تحریف کتابت می کرد» با نوای «سید مهدی میرداماد» (12:28)
سرود زیبای «چوپان مهربان» تقدیم به کودکان شاد و پرنشاط ایرانی (صدای نی میاد از اون دور دورا؛ چوپان مهربون میره به صحرا؛ جیرینگ جیرینگ بزغاله‌های شیطون؛ صف می‌کشن خوشحال و شاد و خندون؛ هو هو، چی چی، می‌کنن بره‌ها؛ قطار میشن میرن به سوی صحرا؛ گرگ سیاه و ناقلا؛ قایم شده تو چمنا؛ با دندونای تیزش؛ چشمای خیلی ریزش؛ گرگ بلا گرسنشه یه ذره؛ دوست داره نوش جان کنه یه بره؛ چوپان مهربون ولی زرنگه؛ با گرگه ناقلای بد می‌جنگه؛ چوبش رو محکم می‌گیره تو دستش؛ می‌چرخونه توی هوا رو دستش؛ گرگ بلا بازم فراری می‌شه؛ صحرا پُر از خنده و شادی می‌شه)
حکایت زیبای کودکانه «میوه فروش و روباه و گرگ» تولید شده توسط ایران صدا «در روستایی کوچک یک مغازه میوه فروشی بود که صاحب آن پیرمرد مهربانی بود و پیرمرد گرگی داشت که از مغازه نگهداری می کرد...» تقدیم به بچه های خوب و نازنین
داستان قشنگ کودکانه با نام «خرگوش باهوش» تقدیم به بچه های خوب «این قصه ما داستان خرگوش باهوشیه که از مادربزرگش یه فلوت هدیه می‌گیره و وقتی می‌خواد که فلوت رو به دوست نزدیکش یعنی "موش خرما" نشون بده، به دام هفت گرگ بدجنس میفته. به نظر شما خرگوش برای رهایی از دست گرگها چه کار می‌کنه؟ داستان رو گوش کنید تا ببینید سرنوشت خرگوش ما چی می‌شه.» تولید شده در ایران صدا (12:43)
برنامه آموزشی «خاله قورباغه و گرگ» تولید شده در ایران صدا «در این برنامه خاله قورباغه، حیوانی به نام گرگ را به ماهیهای تووی برکه معرفی کرده و بهشون می گه که گرگها چه خصوصیاتی دارند تا ماهیها و بچه ها هم بیشتر با این حیوان آشنا بشوند» (10:12)
داستان قشنگ کودکانه با عنوان «گرگ و کشاورز» تقدیم به بچه های نازنین «مرد کشاورزی بود که در روستایی زندگی می کرد. سالار از مال دنیا چیزی نداشت. یک روز گرگی که در آن نزدیکی می کرد و می دید که سالار چقدر زحمت می کشد تصمیم می گیرد کمکی به مرد کند...» تهیه شده در ایران صدا (11:21)
داستان کودکانه خوب با عنوان «گرگ بدجنس» تقدیم به بچه های نازنین «در جنگلی بزرگ گرگ بدجنسی زندگی می کرد. گرگ یک روز تله ای در نزدیکی خانه اش گذاشت تا حیوانات جنگل را شکار بکند. بعد حیوانات را جمع کرد و گفت هر کسی می خواهد هر روز صبح قصه بشنود به خانه من بیاید و جلوی خونه من بایستد و...» تهیه شده در ایران صدا (8:21)
سرود کودکانه با نام «بره آوازه خوان» تقدیم به نوگلان عزیز «یکی بود یکی نبود / غیر خدا هیج کسی نبود / یه گرگی بود یه بره / دنبال میش و بره / میون دشت یکیشون / خوشحال و شاد و خندون» از سری ترانه‌های خاله ستاره (5:41)
قصه آموزنده و زیبای کودکانه با نام «بزبز قندی» طنز شنقول و منقول به سبک جدید «یه روز بز زنگوله پا از بچه هاش خداحافظی کرد و رفت صحرا تا بره علف بخوره و برای بچه هاش شیر بیاره. مامان گرگی به بچه ها سپرد که در را به روی هیچ کس، حتی مأمور آبو برق و گاز و گرگ باز نکنند. چونکه ممکن است کسی خودش را به جای اونها جا زده باشد...» تولید شده در صدا و سیمای استان مرکزی (3:17)
قصه زیبای کودکانه با عنوان «گرگ بدجنس و روباه» تقدیم به بچه های خوب «در یک روستایی گرگی به گله گوسفندان حمله می کرد و از اونها شکار می کرد. یک روز چوپان سگهای قوی را برای محافظت از گوسفندان آورد. گرگ دیگه نتوانست گوسفندی را شکار کنه برای همین از روباه کمک گرفت و ...» تولید شده در ایران صدا (9:36)
داستان کودکانه با عنوان «کمی فکر کن» تهیه شده در صدا و سیمای چهارمحال و بختیاری «در دهکده ای دور، آهنگر خسیسی بود که از صبح زود که خورشید سر می زد تا ساعت ها بعد از غروب در مغازه اش کار می کرد و برای مردم دهکده های اطراف، شمشیر و چاقو و ظروف فلزی درست می کرد. این آهنگر با وجودی که وضع مالی خوبی داشت و صاحب زن و چندین فرزند قد و نیم قد بود اما همیشه وقت خود را در مغازه می گذراند و حتی روزهای تعطیل هم دست از کارکردن برنمی داشت. یک شب دانای ده مرد فقیری را دید که بیرون مغازه آهنگر روی پله نشسته و منتظر است تا او از مغازه اش بیرون بیاید و ...» (1:35)
داستان کودکانه با عنوان «دوستی شیر و شغال» تهیه شده در صدا و سیمای ایلام «در یک جنگل بزرگ شیر و شغالی زندگی می کردند که با هم دوستان صمیمی بودند. شیر پادشاه جنگل بود و شغال وزیرش. همه ی حیوونای جنگل شیر را دوست داشتند و از وجودش راضی بودند اما شغال همیشه به فکر کشتن شیر بود تا خودش پادشاه جنگل بشه. یک روز شغال نقشه ای کشید...» (2:51)
قصه کودکانه با عنوان «آرزوی زرافه کوچولو» تهیه شده در صدا و سیمای استان ایلام «زرافه کوچولو آرزوهای عجیب و غریبی داشت. یک شب آرزو کرد که گردنش خیلی خیلی دراز باشد. همان موقع، فرشته ی آرزو از آن جا گذشت. صدایش را شنید. به او لبخند زد. آن وقت گردن زرافه کوچولو دراز شد. دراز و درازتر. رفت و رفت تا به آسمان رسید. حالا سرش در آسمان بود و تنه اش روی زمین. زرافه کوچولو به این طرف و آن طرف نگاه کرد. همه جا پر از ستاره بود...» (1:34)
قصه کودکانه با عنوان «فرود از آسمان خیال» تهیه شده در صدا و سیمای چهارمحال و بختیاری «مرد دانایی در دهکده ای زندگی می کرد و تعدادی از دانش آموزان را در مدرسه ای گرد خود جمع کرده بود. برای مسابقات رزمی دو تیم از مدرسه مشخص شدند. فرد دانا دو نفر از بهترین شاگردانش را به مدیریت هر کدام از تیم ها انتخاب کرد. شاگرد اول افراد تیمش را گرد هم جمع کرد و به آنها گفت...» (3:07)
داستان کودکانه با عنوان «قصه های ناقص» تهیه شده در صدا و سیمای چهارمحال و بختیاری «روزی مرد حکیمی از مقابل مدرسه ای می گذشت. مدیر مدرسه را دید که کتاب های قصه را مقابل خود گذاشته و بعضی از صفحات آن را با قیچی می برد. حکیم با تعجب از مدیر مدرسه دلیل اینکار را پرسید. مدیر گفت: این کتاب قصه ها را از سرزمین دوری آورده اند که فرهنگ و عقاید آنها با ما متفاوت است. آن بخش هایی که با فرهنگ بچه های این دیار همخوانی ندارد را پاره می کنم و از بین می برم تا بچه ها آنها را نبینند...» (1:35)
داستان کودکانه با عنوان «گرگ و میش» تهیه شده در صدا و سیمای کرمانشاه «آورده اند كه در ایام صدارت میرزا تقی خان امیر كبیر، روزی خانلر میرزا، عموی ناصرالدین شاه، ملقب به احتشام الدوله كه والی بروجرد بوده به تهران آمد و به حضور میرزا تقی خان امیر كبیر رسید. امیر كبیر از احتشام الدوله پرسید: وضع بروجرد چگونه است؟ احتشام الدوله جواب داد: قربان اوضاع به قدری امن و امان است كه گرگ و میش از یك جوی آب می خورند. امیر كبیر بر آشفت و گفت: من می خواهم مملكتی كه صدر اعظمش هستم آن قدر امن و امان باشد كه گرگی نباشد تا در كنار میش آب بخورد» (1:16)
سرود کودکانه «گرگ و گوسفندان» تقدیم به بچه های نازنین «گرگ سیاهی در نیمه های شب / رفت آهسته به سوی گوسفندان / گوسفندان در خواب آرامی بودند / در پناه شبان مهربان» منبع: ایران صدا (1:50)
سرود کودکانه «جنگل زیبا» تهیه شده در شبکه استانی کهکیلویه و بویر احمد «جنگل پر از درخته / با حیوونای زیبا / سنجاب و شیر و خرگوش / گرگ و پلنگ و روباه» (2:38)
قسمت سوم نمایش رادیویی «یـپرم»: یپرم خان در سن 22 سالگی در مرز قفقاز بوسیله سربازان روسیه تزاری دستگیر شد. او به 24 سال تبعید در جزیره ساخارین محکوم شد. او پس از مدتی از آنجا فرار کرد. یپرم و همراهش در راه با دسته‌ای گرگ روبرو شدند.(25:48)
بخش ششم از کتاب صوتی «فوق طبیعت»؛ نویسنده: «لیال واتسون»؛ مترجم: «احمد ارژمند» و «شهریار بحرانی»؛ گوینده: «نادر ملک زاده»؛ پیرامون، «ضرورت ریتم های زمین برای سلامت انسان، حیات در هوای گرگ و میش، بیشترین تولدها در ساعات شبانه روزی و...» (23:03)
مداحی؛ «اون کیه میره تو گودال گمانم یه نوجوونه، مثل بچه شیر میمونه وقتی که رجز میخونه، میگه من هنوز نمردم که عموم و دوره کردین، سی هزار گرگ دور یک شیر به خدا خیلی نامردین» با صدای «عبدالرضا هلالی» به مناسبت شهادت حضرت عبدالله ابن الحسن(ع) (4:35)
ذکر مصیبت در شهادت حضرت ابالفضل(ع) با مداحی «محمدرضا طاهری»؛ «علقمه گفتم و دیدم که عمودی آمد، ناگهان در وسط معرکه سقا افتاد، شیر افتاد زپا و همگی شیر شدند، گذر گرگ به آهوی حرم ها افتاد» (8:25)
مراسم سینه زنی؛ «کنارم بمون نذار بشم دوباره گریان، کنارم بمون قدم نذار میان میدان، کنارم بمون منم و گرگ های بیابان» با صدای «حسن خلج» به مناسبت زبانحال حضرت زینب کبری(س) در وداع امام حسین(ع) (10:26)
قصه کودکانه «گوسفند کوچولو» که در این داستان می‌شنوید: «داستان گوسفند کوچولویی که گوسفندهای دیگه اونو مسخره می‌کردند اما شجاعت اون در برابر گرگ خطرناک، وضع رو تغییر داد...»(کاری از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان)(2:22)
شعر زیبای «سلطان جنگل» تقدیم به بچه های ناز «سلطان جنگل، شیر جنگل / از اون میترسند گرگ و پرنده / سلطان جنگل، شیر جنگل / از اون میترسند گرگ و پرنده» (1:01)
قصه کودکانه زیبای موش زیرک «توی جنگله قصه مون همه جور حیوونی بود؛ آقا شیره، آقا خرسه، خرگوش گوش دراز، گرگ و آقا موشه و کلی حیوونای دیگه؛ در این جنگل درخت ها پر از میوه بودن، حیوونای جنگ برای خودشون یه انبار بزرگ درست کرده بودند...» (07:11)
لطفا منتظر باشید ...
