حکایتی شنیدنی از «حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان»«دزدی بعد از چند ماه زحمت توانست به خزانه حاکم شهر دستبرد بزند ولی بین پولها یه چیزی بود که به زبونش زد دید نمک است. به بقیه دزدها گفت همه این پولها را برگردانید چراکه نمک حاکم به زبانمان خور. نمی توانیم نمک بخوریم و خیانت بکنیم»
داستانی زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «علامه مجلسی اول که شخصی از او سوال کرد مجبور هستم میزبان چند نفر اراذل و اوباش باشم. علامه مجلسی نقشه ای برایش کشید تا از دست اذیت آنها در امان بماند»
آهنگ شنیدنی و احساسی «نور ماه دمشق» با صدای «حسن محمودزاده»(کوچه ها را گلاب پاشیدند/پشت سر آب و آینه، قرآن/کوله باری پر از جوانمردی/خنده هایی پر از گل ریحان)
موعظه اي شنيدني از حجت الاسلام و المسلمين «ناصر رفيعي» :«وقتی امیرالمومنین به صفیت رسیدند دیدند لشکر معاویه آب را محاصره کرده و بستند. امام جسین (ع) و حضرت اباالفضل با چند نفر حمله کردند و راه آب را باز کردند. مقتی صعصعه به حضرت گفت ما هم آب را ببیندیم، حضرت فرمود ما این کار را نمی کنیم و راه آب را به لشکر دشمن نمی بندیم»
موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام «علیرضا پناهیان»؛ «یک روحانی و فقیه سرشناسی اطراف نیشابور بود که از دنیا رفت. مردم آمدند سراغ پسرش تا او را جایگزین پدرش کنند. او هم قبول کرد و مدتها مردم را سرکار گذاشته بود و احکام غلط به مردم می گفت تا اینکه روزی از کار خود پشیمان شد و ...»
داستانی آموزنده از حجت الاسلام «علیرضا پناهیان»؛ «قدیما دزدها هم مرام داشتند. دزد ماهری بود که هشت ماه نقشه کشید و تونل زیر زمینی کند تا به خزانه مملکت رسید وقتی خزانه را با زحمت خالی کردند یکی از این برلیانها را برداشت زیر زبان گذاشت دید نمکه...»
حکایتی زیبا از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «یک یهودی از گرسنگی و تشنگی در جایی افتاده بود و داشت ناله می زد. امام صادق علیه السلام فرمود برایش آب و غذا بدهید. یاران اعتراض کردند که او یهودی است به ما چه؟ حضرت ناراحت شدند و فرمودند انسان که هست. »
حکایتی شنیدنی از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «محمد بن ابی عمیر یکی از شاگردان امام صادق علیه السلام بود. وقتی زندانی اش کردند تا اسامی شاگردان امام را فاش کند حاضر نشد و سالها در زندان ماند. روزی یکی از یدهکارانش آمد تا قرضش را ادا کند وقتی فهمید بخاطر بدهی، منزلش را فروخته، آن پول را قبول نکرد و به او مهلت بیشتری داد.
داستانی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین «شیخ علی فروغی» به زبان ترکی «یک بازاری در تهران بود که تصادف کرد و مرد و دوستش عهده دار معیشت خانواده رفیقش شد ولی برای اینکه خانواده اش خجالت نکشند ...»
قسمت دوم نمایش رادیویی «کمدی انسانی»: اثر ویلیام سارویان، نویسنده ارمنی‌تبار آمریکایی است که در سال ۱۳۳۳ منتشر شده است. قهرمان رمان «کمدی انسانی» پسرکی نامه‌رسان است که تلگراف‌هایی را که حاوی خبر مرگ فرزندان خانواده‌هاست به سراسر شهر می‌رساند. در این رمان ساده و گیرا، انسان‌دوستی و همدردی نویسنده کتاب نسبت به مردم شهر که جنگ از راه دور آن ها را زخمی کرده است موج می‌زند. او از زبان قهرمانش آرزو می‌کند که این دنیا بعد از جنگ دنیای بهتری شود.(29:40)
قسمت سوم نمایش رادیویی «کمدی انسانی»: پسر بزرگ خانواده مکالی در ایساکای کالیفرنیا به جنگ رفته است و این خانواده شرافتمندانه به زندگی می‌پردازند. آنها زندگی را با هر بهانه‌ای شیرین می‌کنند با نبودن پدر که مرده است و برادر که در جنگ است.(24:47)
قسمت چهارم نمایش رادیویی «کمدی انسانی»: هومر نوجوان برای برادر خردسالش از تجربیات زندگی می‌گوید. او در عین حال به فکر مسابقه دومیدانی نیز هست. مسابقه‌ای که قهرمانی در آن، برای او برنده شدن در مسابقه زندگی است.(28:16)
قسمت پنجم نمایش رادیویی «کمدی انسانی»: هومر در مدرسه با برخوردی طنزآلود و موثر آماده مسابقه می‌شود. او روا داشتن تبعیض‌ها را در جامعه مشاهده می‌کند.(29:39)
قسمت ششم نمایش رادیویی «کمدی انسانی»: هومر را در موقعیت‌های مختلف زندگی مشاهده می‌کنیم. در تلگراف‌خانه با مفهوم مرگ آشنا می‌شود و در مدرسه، جوانمردی را یاد می‌گیرد.(29:28)
قسمت هفتم و پایانی نمایش رادیویی «کمدی انسانی»: هومر با مرگ و فقر یعنی تبعات جنگ آشنا شده است. او حتی با ضعف‌های آدم‌بزرگ‌ها نیز آشنا می‌شود. افق نگاه او فراتر از برنده شدن در مسابقه دو شده است. و بالاخره پایان داستان که معنای بزرگ بودن را نشان می‌دهد.(29:44)
قسمت اول نمایش رادیویی «قلندر»: (در قابوس نامه آمده اصل جوانمردی بر سه چیز است: اول آنکه هر چه گویی بدان عمل کنی. دوم آنکه خلاف راستی نگویی. سوم آنکه شکیب را در زیستن خود به کار بندی زیرا که ره، صفتی را که تعلق دارد به جوانمردی به زیر آن سه چیز است.) نویسنده: «روزبه حسینی»؛ سردبیر: «محسن قصابیان»؛ کارگردان: «ندا هنگامی»؛ هنرمندان: «شمسی صادقی، محمد آقامحمدی، احمد لشینی، مهرداد مهماندوست، محسن بهرامی، اکبر مولایی، مسعود زنوزی راد، بهرام سروری نژاد، عبدالعلی کمالی، مهرداد عشقیان، مونا صفی، رحمان باقریان، امیر عباس توفیقی، حبیب بختیاری»؛ افکتور: «نرگس موسی پور»؛ صدابردار: «علی حاجی نوروزی»؛ تهیه کننده: «شهلا نیساری»(28:38)
سخنان «حجت الاسلام محمد رنجبر» در ویژه برنامه «نقره سپید»؛ «نیشکر بعد از شکستن می شود شاخ نبات، انسان های پاک و خود ساخته هم مانند نیشکراند، رفتاری که بعد از شکستن یا شکست خوردن از خود نشان می دهند بسیار زیبا و شیرین است»(3:05)
بخش بیست و دوم از کتاب صوتی «ارزش میراث صوفیه»؛ نویسنده: «عبدالحسین زرین کوب»؛ پیرامون، «شرح جویندگان حضرت الهی، قهر و بلای معشوق، شرح جوانمردی حقیقی، ربوبیت و شریعت و...» (28:51)
آواز عرفانی با صدای «سالار عقیلی» «بیا ای عشق سلطان وش دگربارت چه آوردی/که بر و بحر از جودت بدزدیده جوانمردی/خرامان مست می آیی قدح در دست می آیی/که صافان همه عالم غلام آن یکی دردی» (06:53)
برنامه صد وادی عشق؛ موضوع این برنامه: فتوت [سردبیر: ويدا بابالو؛ تهیه کننده اینترنتی: هدي مرادی؛ گوینده: ليلا روحبخش؛ نویسنده : ويدا بابالو؛ کارشناس مهمان: حجت الاسلام شاهمحمدی] (کاری از گروه اندیشه و معارف اسلامی رادیو اینترننتی ایران صدا) (17:56)
برنامه صد وادی عشق؛ موضوع این برنامه: مروت [سردبیر: ويدا بابالو؛ تهیه کننده اینترنتی: هدي مرادی؛ گوینده: ليلا روحبخش؛ نویسنده : ويدا بابالو؛ کارشناس مهمان: حجت الاسلام شاهمحمدی] (کاری از گروه اندیشه و معارف اسلامی رادیو اینترننتی ایران صدا) (15:41)
نجوای دردمندانه دکتر علی شریعتی با حضرت زینب(س)«ای زینب ای زبان علی در کام ،با ملت خویش حرف بزن ، ای زن ای که مردانگی در رکاب تو جوانمردی آموخت، زنان ملت ما، اینان که نام تو آتش عشق و درد برجانشان می افکند به تو محتاج اند بیش از همه وقت...» (3:26)
لطفا منتظر باشید ...
