نواهنگی زیبا از نقیضه سرایی طنز «ناصر فیض» با این اشعار «اگه حافظ شده مشهور؛ از استقبال من نيست و/اگه سعدى شده معروف؛ كم از امثال من نيست و/به قول مادر اقبال؛ كسى اقبال من نيست و/چه ميدونم نميدونى!/همين كت، اينكه مىبينى!؛ يه جيبش مال من نيست و/ اگه شلوارى هم، پا مه؛ اونم اموال من نيست و/تصور كن كه جورابم؛ مال امسال من نيست و/چه ميدونم نميدونى!/كلاهم قرضى يه حتى!؛ نه،اين هم شال من نيست و/رو لبهام هرچى تبخاله؛ همهش تبخال من نيست و/يه خال دارم،حالا تا جاش!؛ كه اون هم خال من نيست و/چه ميدونم نميدونى!/الف، تو قامت هيچكس؛ قدش چون دال من نيست و/تو اين عالم كسى حالش؛ شبيه حال من نيست و/سايه ام-حتى-تصور كن!؛ ديگه دنبال من نيست و/چه ميدونم نميدونى!/من انسانم ديگه نسلِ؛ نئاندرتال من نيست و/ديگه! بالا پريدن هام؛ تبش، تو بال من نيست و/تازه! امروز فهميدم؛ اين از اشكال من نيست و/چه ميدونم نميدونى!/نوار غزه باور كن!؛ توى اشغال من نيست و...»(تولید اختصاصی بانک صوتی تبیان)(3:23)