داری نگاهم میکنی، هر لحظه، هر جا
حس میکنم دلولپسی هاتو همیشه
داری نگاهم میکنی وقتی که قلبم
حتی به زور اشک هم آروم نمیشه
داری نگاهم میکنی، وقتی که گاهی
گم میکنم توو این خیابونا، قرارو
وقتی که وارونه میخونم حرفهاتو
روزایی که برعکس میرم کوچه ها رو
داری نگاهم میکنی اما نگاهت
کاشکی نشه لبریز غصه، با گناهم
باید یه جوری طی کنم مردونه راهو
تا باشه یک لبخند تو پایان راهم
شب میشه و رد میشه روز از پیش چشمم
شب میشه اما قلب من لبریزه نوره
باید بشم آماده ی فردایی دیگه
فردایی که شاید همون روز ظهوره