آواز آفتاب

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
آلبــــوم
تک فایــــل
ویدئوهــــا
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای«مریم شایسته»؛ «به کنار تپه ی شب رسید/ با طنین روشن پایش آیینه ی فضا شکست/ دستم را در تاریکی اندوهی بالا بردم/ و کهکشان تهی تنهایی را نشان دادم/ شهاب نگاهش مرده بود/ غبار کاروان ها را نشان دادم» (1:28)
01':28''
3339
-1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای«مریم شایسته»؛ «از شب ریشه سرچشمه گرفتم و به گرداب آفتاب ریختم/ بی پروا بودم: دریچه ام را به سنگ گشودم / مغاک جنبش را زیستم / هشیاریم شب را نشکافت، روشنیم روشن نکرد/ من ترا زیستم، شبتاب دور دست/ رها کردم، تا ریزش نور، شب را بر رفتارم بلغزاند» (2:03)
02':03''
4722
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «دریچه ی باز قفس بر تازگی باغ ها سرانگیز است / اما، بال از جنبش رسته است / وسوسه ی چمن ها بیهوده است / میان پرنده و پرواز، فراموشی بال و پر است» (1:31)
01':31''
3154
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «در بیداری لحظه ها، پیکرم کنار نهر خروشان لغزید / مرغی روشن فرود آمد / و لبخند گیج مرا برچید و پرید ابری پیداشد / و بخار سرشکم را در شتاب شفاف اش نوشید / نسیمی برهنه و بی پایان سرکرد / و خطوط چهره ام را آشفت و گذشت» (1:04)
01':04''
3670
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «ای کرانه ی ما! خنده ی گلی در خواب، دست پارو زن ما را بسته است / در پی صبحی بی خورشیدیم، با هجوم گل ها چه کنیم؟ / جویای شبانه ی نابیم، با شبیخون روزنها چه کنیم؟ / آن سوی باغ، دست ما به میوه ی بالا نرسی» (2:19)
02':19''
2357
4
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «ایوان تهی است، و باغ از یاد مسافر سرشار / در دره ی آفتاب، سر برگرفته ای / کنار بالش تو، بید سایه فکن از پا در آمده است / دوری، تو از آن سوی شقایق دوری / در خیرگی بوته ها، کو سایه ی لبخندی که گذر کند؟ / از شکاف اندیشه، کو نسیمی که درون آید؟» (1:11)
01':11''
2734
2
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «پنجره را به پهنای جهان می گشایم / جاده تهی است/ درخت گرانبار شب است / ساقه نمی لرزد، آب از رفتن خسته است؛ تو نیستی از رفتن خسته است؛ تو نیستی، نوسان نیست / تو نیستی، و تپیدن گردابی است» (1:48)
01':48''
3649
2
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «میان لحظه و خاک، ساقه گرانبار هراسی نیست / همراه! ما به ابدیت گل ها پیوسته ایم / تابش چشمانت را به ریگ و ستاره سپار / تراوش رمزی در شیار تماشا نیست / نه در این خاک رس نشانه ی ترس / و نه بر لاجورد بالا نقش شگفت / در صدای پرنده فرو شو» (1:18)
01':18''
2222
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «در نهفته ترین باغ ها، دستم میوه چید/ و اینک، شاخه ی نزدیک! از سر انگشتم پروا مکن / بی تابی انگشتانم شور ربایش نیست، عطش آشنایی است / درخشش میوه! درخشان تر / وسوسه ی چیدن در فراموشی دستم پوسید» (1:21)
01':21''
2207
2
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «در سرای ما زمزمه ای، در کوچه ی ما آوازی نیست / شب؛ گلدان پنجره ی ما را ربوده است/ پرده ی ما، در وحشت نوسان خشکیده است / اینجا، ای همه لبها! لبخندی ابهام جهان را پهنا می دهد / پرتو فانوس ما، در نیمه راه، میان ما و شب هستی مرده است» (2:24)
02':24''
2608
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «می تازی، همزاد عصیان، به شکار ستاره ها رهسپاری / دستانت از درخشش تیر و کمان سرشار/ اینجا که من هستم / آسمان، خوشه ی کهکشان می آویزد / کو چشمی آرزومند؟ / با ترس و شیفتگی، در برکه ی فیروزه گون، گل های سپید می کنی و هر آن، با مار سیاهی می نگری، گلچین بی تاب و اینجا - افسانه نمی گویم -» (2:15)
02':15''
1987
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «انجیر کهن سر زندگی اش را می گسترد/ زمین باران را صدا می کند/ گردش ماهی آب را می شیارد / باد می گذرد/ چلچله می چرخد/ و نگاه من گم می شود/ ماهی زنجیری آب است، و من زنجیری رنج / نگاهت خاک شدنی، لبخندت پلاسیدنی است» (2:19)
02':19''
4239
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «می تراوید آفتاب از بوته ها دیدمش در دشت ها ی نم زده / مست اندوه تماشا، یار باد/ مویش افشان، گونه اش شبنم زده لاله ای دیدیم -لبخندی به دشت-/ پرتویی در آب روشن ریخته / او صدا را در شیار باد ریخت / جلوه اش با بوی خاک آمیخته» (1:13)
01':13''
3905
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «تنها در بی چراغی شب ها می رفتم/ دست هایم از یاد مشعل ها تهی شده بود / همه ی ستاره هایم به تاریکی رفته بود / مشت من ساقه ی خشک تپش ها را می فشرد / لحظه ام از طنین ریزش پیوندها پر بود / تنها می رفتم، می شنوی؟ تنها» (2:45)
03':45''
1256
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای«مریم شایسته»؛ «شبنم مهتاب می بارد/ دشت سرشار از بخار آبی گل های نیلوفر/ می درخشد روی خاک آیینه ای بی طرح / مرز می لغزد ز روی دست/ من کجا لغزیده ام در خواب؟ /مانده سرگردان نگاهم در شب آرام آیینه» (7:46)
07':46''
4275
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «آبی بلند را می اندیشم، و هیاهوی سبز پایین را / ترسان از سایه ی خویش، به نی زار آمده ام / تهی بالا می ترساند، و خنجر برگ ها به روان فرو می رود / دشمنی کو، تا مرا از من برکند؟ / نفرین به زیست تپش کور / دچار بودن گشتم، و شبیخونی بود / نفرین / هستی مرا برچین، ای ندانم چه خدایی موهوم» (2:27)
02':27''
2669
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «سر برداشتم زنبوری در خیالم پر زد / یا جنبش ابری خوابم را شکافت؟/ در بیداری سهمناک/ آهنگی دریا نوسان شنیدم، به شکوه لب بستگی یک ریگ و از کنار زمان برخاستم / هنگام بزرگ / بر لبانم خاموشی نشانده بود» (2:20)
02':20''
2165
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «تهی بود و نسیمی/ سیاهی بود و ستاره ای/ هستی بود و زمزمه ای/ لب بود و نیایشی/ من بود و تویی / نماز و محرابی» (0:26)
00':26''
1527
2
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «باغ باران خورده می نوشید نور / لرزشی در سبزه های تر دوید، او به باغ آمد، درونش تابناک / سایه اش در زیر و بم ها ناپدید، شاخه خم می شد به راهش مست بار / او فراتر از جهان برگ و بر،باغ ، سرشار از تراوش های سبز» (1:24)
01':24''
3452
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «کوهساران مرا پر کن، ای طنین فراموشی/ نفرین به زیبایی - آب تاریک خروشان - که هست مرا / تو ناگهان زیبا هستی/ اندامت گردابی است/ موج تو اقلیم مرا گرفت / ترا یافتم، آسمان ها را پی بردم» (2:17)
02':17''
2202
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «بام را افکن، و بتاب، که خرمن تیرگی اینجاست/ بشتاب، درها را بشکن، وهم را دو نیمه کن، که منم هسته ی این بار سیاه / اندوه مرا بچین، که رسیده است / دیری است، که خویش را رنجانده ایم، و روزن آشتی بسته است / مرا بدان سو بر، به صخره ی برتر من رسان، که جدا مانده ام» (2:52)
02':52''
3125
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «بیراهه ها رفتی، برده ی گام، رهگذر راهی از من تا بی انجام / مسافر میان سنگینی پلک و جوی سحر / در باغ ناتمام تو، ای کودک! شاخسار زمرد تنها نبود، بر زمینه ی هولی می درخشید / در دامنه ی لالایی، به چشمه ی وحشت می رفتی، بازوانت دو ساحل ناهمرنگ شمشیر و نوازش بود» (3:38)
03':38''
3196
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «دریا کنار از صدف های تهی پوشیده است/ جویندگان مروارید، به کرانه های دیگر رفته اند/ پوچی جست و جو بر ماسه ها نقش است/ صدا نیست / دریا، پریان مدهوشند / آب از نفس افتاده است» (1:50)
01':50''
1409
-1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای«مریم شایسته»؛ «در شب تردید من/ برگ نگاه، می روی/ با موج خاموشی کجا/ ریشه ام از هوشیاری خورده آب» (1:13)
01':13''
2963
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «در هوای دو گانگی، تازگی چهره ها پژمرد / یبایید از سایه روشن برویم / بر لب شبنم بایستیم، در برگ فرود آییم / و گر جا پایی دیدیم، مسافر کهن را از پی برویم / برگردیم، و نهراسیم، در ایوان آن روزگاران، نوشابه جادو سرکشیم» (4:06)
04':06''
2754
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «لب ها می لرزند/ شب می تپد/ جنگل نفس می کشد/ پروای چه داری، مرا در شب بازوانت سفر ده / انگشتان شبانه ات را می فشارم، و باد شقایق دور دست را پرپر می کند / به سقف جنگل می نگری؛ ستارگان در خیسی چشمانت می دوند / بی اشک، چشمان تو ناتمام است، و نمناکی جنگل نارساست» (2:14)
02':14''
2626
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «کنار مشتی خاک /در دور دست خودم، تنها، نشسته ام نوسان ها خاک شد / خاک ها از میان انگشتاهم لغزید و فرو ریخت! شبیه هیچ شده ای / چهره ات را به سردی خاک بسپار / اوج خودم را گم کرده ام» (9:27)
09':27''
4720
1
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای«مریم شایسته»؛ «میان این سنگ و آفتاب، پژمردگی افسانه شد / درخت، نقشی در ابدیت ریخت / انگشتانم برنده ترین خار را می نوازد / لبانم به پرتو شوکران لبخند می زند/ این تو بودی که هر وزشی، هدیه ای ناشناس به دامنت می ریخت؟» (1:17)
01':17''
1368
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «به روی شط وحشت برگی لرزانم / ریشه ات را بیاویز / من از صداها گذشتم / روشنی را رها کردم / رویای کلید از دستم افتاد/ کنار راه زمان دراز کشیدم / ستاره ها در سردی رگهایم لرزیدند / خاک تپید» (1:36)
01':36''
2412
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «نور را پیمودیم / دشت طلا را درنوشتیم / افسانه را چیدیم / و پلاسیدیم فکندیم» (2:23)
02':23''
3197
0
دکلمه اشعار «سهراب سپهری»؛ مجموعه «آواز آفتاب»؛ با صدای «مریم شایسته»؛ «رویا زدگی شکست / پهنه به سایه فرو بود/ زمان پرپر می شد» (1:20)
01':20''
1167
0

هنرمندان