امام صادق

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
آلبــــوم
تک فایــــل
ویدئوهــــا
تعداد نتایج : 62
سخنرانی حجت الاسلام رفیعی با موضوع «نتیجه اعمال منسوبین اهل بیت (علیهم السلام)»
02':00''
164
0
سخنرانی حجت الاسلام جوادی آملی با موضوع «حقیقت معنای نوآوری» با تکیه بر کلام امام صادق (علیه السلام)
02':36''
142
0
سخنرانی حجت الاسلام حسینی قمی با موضوع « شناخت خدا موجب شناخت پیامبر و شناخت پیامبر، منجر به شناخت امام»
02':40''
137
0
داستانی آموزنده از «حجت الاسلام و المسلمین فلسفی» پیرامون «شخصی وصیت کرده بود که بعد از مرگم صدهزار درهم به فلانی بدهید با شرطی که یک جزئی از آن را به ابوحنیفه بدهد. ولی خود ابوحنیفه و قاضیان در مورد کلمه جزء اختلاف داشتند که با نظر امام صادق علیه السلام حل شد»
08':02''
110
0
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «سفارش امام صادق به یکی از شیعیان که در دربار منصور دوانیقی کسی هست که از شیعیان ما است و ما خودمان گفتیم در این دستگاه باشد تا به داد مظلومان برسد.»
01':32''
293
0
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «گلایه یکی از یاران امام صادق علیه السلام به حضرت در مورد طلبکارها و فقر وتنگدستی و .. حضرت فرمود اگر برای خدا صبر کنی مورد تعجب مردم می شوی»
02':07''
847
0
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» پیرامون «امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابش که به غلامش فحش بدی داد، فرمود وای بر تو. تقوایت کجا رفت. و فرمودند هر دینی ازدواج و نکاحی دارد و بی خود به مردم تهمت نزن حتی با فحش. و دیگر با او صحبت نکردند»
04':27''
433
0
حکایتی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ابوبصیر شاگرد خاص امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود که کور بود ولی به واسطه بصیرتش ابوبصیر می گفتند. یک روز با اشاره امام صادق علیه السلام یک لحظه چشمش باز شد ولی حضرت فرمود امتحان تو در کور بودن است. خودت انتخاب کن که برگردی به کوری یا می خواهی چشم داشته باشی»
03':36''
301
0
داستانی زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «بوسه ابوحنیفه بر عصای رسول خدا(ص) که در دستان مبارک امام صادق علیه السلام بود و تیکه ای که امام صادق (ع) به او انداخت»
00':42''
246
0
داستانی عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ماجرای شبهه ای که به هشام گفتند که آیا خداوند قدرت دارد کل عالم را در یک تخم مرغ جا دهد؟ و او از امام صادق علیه السلام پرسید. حضرت فرمود خداوند فاعل است و عاجز نیست بلکه عجز در محل است که نمی تواند این را بپذیرد نه فاعل.»
03':15''
926
0
حکایتی زیبا از «آیت الله مظاهری»: «شخصی از امام صادق علیه السلام غیبت کرد. وقتی حضرت فهمید یک طبق خرما هدیه برایش فرستاد. و فرمود همه اعمال خوبش را به من دادند»
00':30''
229
0
موعظه ای شنیدنی از «آیت الله مظاهری»: «این نگاه های حرام است که جوانها را به فساد می کشد. جوانی آمد محضر امام صادق علیه السلام و گفت عاشق زنی شده ام چه کنم. حضرت فرمود برای خدا صبر داشته باش و نگاه آلوده به آن زن نداشته باش»
04':41''
257
0
حکایتی زیبا از «حجت الاسلام و المسلمین فاطمی نیا»: «یکی از ارادتمندان امام صادق علیه السلام پولی به حضرت داد که منزلی در مدینه برایش بخرد. ولی حضرت فرمود این پول را بین فقرا تقسیم کن بجای این من ضمانت می کنم در بهشت منزلی وسیع در کنار خودمان به تو بدهند»
02':54''
158
0
حکایتی آموزنده از «حجت الاسلام و المسلمین فاطمی نیا»: «جوان مسیحی نزد امام صادق علیه السلام آمد و گفت من مسلمانم ولی مادر مسیحی است. حضرت فرمود مبادا به مادرت بی حرمتی کنی و خیلی احترامش را بجای بیاور. مادر این جوان از اخلاق خوب پسرش ایمان به اسلام آورد»
04':27''
198
0
موعظه ای زیبا از «حجت الاسلام و المسلمین فاطمی نیا»: « یکی از ارادتمندان امام صادق علیه السلام غلامش را با لفظ بدی صدا کرد و گفت ای پسر مادر زنا کار. حضرت تا آخر عمر با او صحبت نکردند که چرا به مادر این غلام اهانت کردی. چون ظاهرا از کارش پشیمان نشده و توبه نکرده بود»
00':52''
183
0
کلیپ صوتی شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین"فروغی":«امام صادق علیه السلام فرمود مومن در دنیا به آرامش و آسایش نمیرسد مگر در وقت ملاقات پروردگار متعال. چون تمام جمال و و زیبایی آنجاست (تولید اختصاصی بانک صوتی تبیان)
00':51''
1072
0
موعظه ای زیبا از حجت الاسلام و المسلمین«کافی» :«شخصی محضر امام صادق علیه السلام گفت فلان شخص از شیعیان شماست و فلان گناه کبیره را انجام داده. آیا در قیامت شفاعتش می کنید؟ حضرت فرمود برای کوری چشم دشمنانمان هم که شده همه شیعیانمان را شفاعت کرده و به بهشت می بریم»
36':04''
236
0
داستانی عبرت آمیز از حجت الاسلام و المسلمین«عالی» :« ابوهارون مکفوف می گوید روزی برای امام صادق علیه السلام روضه می -خواندم. حضرت آنقدر اشک می ریختند که دستمال کفاف نمی کرد. بعد از روضه فرمودند ابوهارون تعداد ملائکه ای که در این مجلس گریه کردند از انسانها بیشتر بودند»
00':47''
556
0
موعظه ای زیبا از حجت الاسلام و المسلمین«کافی» :«جوانی در محضر امام صادق علیه السلام در جلوی پدرش از باب بی حرمتی راه می رفت و حضرت ناراحت شد و فرمود به خاطر این بی حرمتی و بی ادبی خدای متعال سی سال از عمرت کم کرد»
00':58''
121
0
حکايتي عبرت آميز از حجت الاسلام و المسلمين «ناصر رفيعي» :«روزی یکی از فرزندان امام سجاد علیه السلام به نام عبدالله باهر بر امام صادق علیه السلام وارد شد و بدگویی و ناسزا گفت. روز بعد بخاطر جریانی که پیش آمد، در حالی که پشیمان شده بود به در خانه امام(ع) آمد و عذرخواهی کرد»
03':45''
1100
0
موعظه اي شنيدني از حجت الاسلام و المسلمين «ناصر رفيعي» :«شخصی آمد نزد امام صادق علیه السلام و عرض کرد فلان شخص که از بستگان شماست از شما بدگویی میکرد. حضرت ناراحت شد و فرمود مرا به زحمت انداختی. حضرت وضو گرفتند و دو رکعت نماز برای آمرزش گناه او بجای آوردند. این کار نمامی و سخن چینی است»
01':49''
326
0
داستانی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«شخصی از شام آمده بود مدینه و امامت امام صادق علیه السلام را قبول نداشت. حضرت، هشام بن حکم را فرستاد تا با او بحث کند و بر او غالب شد. آن شخص به امام عرض کرد اسلام آوردم. حضرت فرمود تو مسلمان بودی ولی حالا ایمان آوردی»
01':44''
203
0
داستاني زيبا از حجت الاسلام و المسلمين «ناصر رفيعي» :«یکی از حاجیان تمام خرج همراهان خودش را بر عهده گرفته بود و تمام کارهای آنان را خودش انجام میداد. وقتی امام صادق علیه السلام او را دیدند فرمودند: درست است کمک به مومنین کار خیلی پسندیده ای است ولی باید نحوه کمک کردن طوری باشد که باعث خفت و ذلت مومنین نشود»
02':19''
297
0
حکایتی شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«وقتی داود بن علی فرماندار مدینه معلی بن خنیس را که از یاران امام صادق علیه السلام بود دستگیر کرده بود، امام صادق علیه السلام فرمود یا او را آزاد کن یا نفرینت می کنم. ولی او آزاد نکرد و حضرت نیمه شب او را نفرین کرد و درجا به درک واصل شد»
01':19''
360
0
روایتی شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«چند نفر مهمان امام صادق علیه السلام بودند. حضرت غذایی بو گران قیمت برایشان آورد. بعد از خوردن غذا، این مهمانها بجای تشکر به حضرت اعتراض کردند که چرا اسراف کردید؟ حضرت فرمود ما به امر خدای متعال ندبیر می کنیم»
02':13''
538
0
روایتی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«روزی امام صادق علیه السلام از جایی عبور می کردند دیدند شخصی زمین افتاده و از درد ناله می کند. یکی از یاران گفت من میشناسمش او یهودی است. بیایید برویم. حضرت بلافاصله فرمود مگر انسان نیست؟ برایش آب و غذا بیاورید»
00':54''
223
0
موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«محمد بن ابی عمیر از اصحاب امام صادق علیه السلام بود ولی با اینکه خودش دچار فقر شدیدی شد و به یک درهم محتاج بود، وقتی شخصی که به او ده هزار درهم بدهکار بود خانه اش را فروخت تا بدهی اش را بپردازد، ولی محمد بن ابی عمیر گفت از امام صادق علیه السلاام شنیدم شخص مقروض نباید از خانه رانده شود»
01':23''
335
0
ماجرای آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«اسحاق بن عمار در مکه امام صادق علیه السلام را دید که حضرت او را تحویل نگرفت وقتی علتش را پرسید حضرت فرمود چرا برای خودت منشی استخدام کردی و خودت را از خدمت مستقیم به مردم محروم کردی؟ عرض کرد ترسیدم شهرت پیدا کنم. حضرت فرمود در خدمت به مردم ریا و شهرت نیست و برو در خانه ات را به روی مردم باز کن و خودت امور مردم را رسیدگی کن»
02':14''
726
0
حکایتی شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«امام صادق علیه السلام فرمودند یک مومنی در شهری مسلمان نشین بود ولی حاکم و مردمانش به آن مومن اذیت و آزار می رساندند ولی این مومن به یک شهر دیگری که مردمانش مشرک بودند مهاجرت کرد و یک مشرک به این مومن تکریم می کرد و کارهایش را انجام میداد وقتی آن مشرک از دنیا رفت خدای متعال او را در جهنم نسوزاند و به او غذا هم میداد ولی بخاطر شرکش به بهشت هم نبرد»
02':32''
940
0
داستانی آموزنده از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «حسین بن ابی علا مدیر کاروان حج بود. چند نفر را جمع می کرد و با خرج خودش به حج می برد. وقتی خدمت امام صادق علیه السلام رسید، حضرت فرمود چرا مومنین را خوار و ذلیل می کنی؟ عرض کرد آقا جان خدا مرا بکشد بخواهم مومنین را ذلیل کنم. حضرت فرمود ...»
02':21''
474
0
موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «معلی بن خنیس یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام بود. ولی داود بن علی که فرماندار مدینه بود او را دستگیر کرد. حضرت پیام فرستاد اگر او را آزاد نکنی تو را نفرین می کنم ولی ...»
01':20''
469
0
حکایتی شنیدنی از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «یکی از مهمانان امام صادق علیه السلام بعد از غذا به حضرت جسارت کرده و اعتراض کرد که چرا اینقدر مفصل پذیرایی کردی و ای کاش غذای ساده تری تهیه می کردین؟ حضرت فرمودند...»
02':13''
326
0
حکایتی زیبا از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «یک یهودی از گرسنگی و تشنگی در جایی افتاده بود و داشت ناله می زد. امام صادق علیه السلام فرمود برایش آب و غذا بدهید. یاران اعتراض کردند که او یهودی است به ما چه؟ حضرت ناراحت شدند و فرمودند انسان که هست. »
00':54''
202
0
حکایتی شنیدنی از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «اسحاق بن عمار آمد محضر امام صادق علیه السلام ولی حضرت او را تحویل نگرفت. اسحاق متوجه شد و از حضرت التماس کرد اشکال کارش را بفرماید. حضرت فرمود چرا در خانه ات را به روی فقرا بستی و منشی استخدام کردی و ...»
02':14''
205
0
داستانی شنیدنی از حجت الاسلام «ناصر رفیعی»؛ «عبدالله بدیل آمد محضر امام صادق(ع) و به حضرت عرض کرد ثواب کسی که به یک مومن کمک کند و کارش را راه بیندازد چقدر است؟ حضرت در قالب این داستان جوابش را فرمودند...»
02':32''
184
0
موعظه ای شنیدنی از آیت الله «حسین مظاهری» :«یکی از دشمنان امام صادق علیه السلام از حضرت غیبت کرد و حضرت یک طبق خرما به عنوان هدیه به در خانه اش فرستاد. آن شخص عرض کرد من کاری نکردم برای شما. این خرما برای چیست؟ حضرت فرمود...»
00':30''
939
0
حکایتی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» : «امام صادق علیه السلام به استاندار اهواز نامه ای نوشت و سفارش یکی از شیعیان را به او کرد. استاندار اهواز تا نامه را دید بوسید و به چشمانش گذاشت ...»
02':39''
169
0
حکایتی آموزنده از آیت الله «حسین مظاهری» : «وقتی حضرت زید با صد و بیست هزار نفر قیام کردند در موقعی که بنی امیه تضعیف شده بودند، راوی می گوید با جناب زید در نیمه شب رفتیم به تجدید وضو صدای لهو و لعب از بعضی چادر های لشکر می آمد. زید به شدت گریه کرد و گفت با این موسیقی ها این لشکر هرگز پیروز نخواهد شد»
01':58''
458
0
موعظه ای شنیدنی از آیت الله «حسین مظاهری» : «در زمان امام صادق علیه السلام از یک شخصی بسیار تعریف می کردند. تا اینکه حضرت دید از مغازه یک نانوایی چند تا نان و انار و .. دزدید و برد مخفیانه به چند فقیر داد. حضرت فرمود...»
03':38''
377
0
حکایتی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین «فلسفی»: «امام صادق علیه السلام به شخصی فرمود چگونه زکات می دهی؟ عرض کرد گندم ها را می برم به انبار و مستمندان را می گویم بیایند از انبار بردارند. حضرت فرمود چرا به مومن بی احترامی می کنی و شخصیتشان را تحقیر می کنی؟ این حق واجبی است که بر گردن اتوست و باید تو به آنها تحویل بدی و نگذار مومنین رنگ ذلت و حقارت بگیرند...»
01':18''
108
0
حکایتی آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین توسط «سید عبد الله فاطمی نیا» پیرامون «ابوبصیر می گوید من مطلع شدم یکی از شیعیان آلوده به گناهی شده وقتی رفتم تذکر بدهم دیدم...»
17':05''
936
0
حکایتی زیبا و شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «سید عبدالله فاطمی نیا» :«شخص بدجنسی آمد نزد منصور دوانقی و از امام صادق(ع) بدگویی کرد و تهمت زد. نزد امام صادق(ع) قسم خورد والله الذی لا اله الا هو الرحمن الرحیم ... ولی چیزی نشد. امام فرمود اینطور قسم نخور. بلکه ...»
01':23''
172
0
داستانی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین «سید عبدالله فاطمی نیا» :«در زمان امام صادق(ع) مردی از دوستان حضرت به مسافرت رفت و در آنجا از دنیا رفت. زنش آمد محضر امام صادق(ع) و گریه می کرد. حضرت او را دلداری داد و فرمود گریه نکن. آن زن عرض کرد برای این گریه می کنم که ...»
00':11''
110
0
خاطره عبرت انگیز از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«سفیان ثوری در ظاهر به امام صادق(ع) عرض ارادت می کرد ولی باطنا با حضرت خوب نبود. یک روایتی از حضرت درخواست کرد که رسول خدا(ص) در مسجد خیف فرموده بود و نوشت. ولی بعد از نوشتن روایت، آن را پاره کرد»
02':40''
145
0
داستانی شنیدنی از آیت الله «حسین مظاهری» در مورد «شخصی آمد محضر امام صادق(ع) و گفت من عادت به گناه کردم و نمی توانم ترک کنم. شما بفرمایید چه کنم. حضرت فرمودند اشکال نداره با این شرایطی که می گویم گناه بکن...»
02':58''
5043
0
حکایتی آموزنده و موعظه ای شنیدنی از حجت الاسلام و المسلمین «علیرضا پناهیان» :«امام صادق(ع) دلش برای شیعیان تنگ میشد و منتظر ایام حج می شد تا با شیعیانش ملاقات کند»
00':54''
370
0
حکایتی شنیدنی و آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«شخصی از خراسان آمده بود محضر امام صادق(ع) و عرض کرد از جایی می آیم که شیعه و یاران بسیاری دارین. حضرت فرمود آیا این افراد، اغنیایش با فقرا مواصلت و همکاری می کنند؟ ثروتمندان از فقیران عیادت می کنند؟ عرض کرد نخیر. حضرت فرمود پس چرا فکر می کنند شیعه ما هستند؟
01':20''
64
0
حکایتی شنیدنی و آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«عبدالملک منکر خدا بود و اهل مصر بود ولی آمد حجاز محضر امام صادق(ع) تا در مورد دین تحقیق کند. در مکه وقتی امام صادق(ع) را دید، حضرت با چند مورد از برهان نظم، او را موحد کرد. چون عبدالملک، تعصب نداشت و دنبال حقیقت بود»
03':32''
117
1
0
حکایتی شنیدنی و آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«امام صادق(ع) مخفیانه به یکی از بستگانش پولی می رساند ولی آن شخص نمی فهمید از طرف امام صادق(ع) است ولی به امام بدبین بود»
00':43''
176
0
حکایتی شنیدنی و آموزنده از حجت الاسلام و المسلمین «ناصر رفیعی» :«یکی از اشخاصی که بیست سال با امام صادق(ع) رفیق بود با حضرت در یک بازاری می رفتند که آن شخص به غلامش تهمتی زد که حرف زشتی بود. امام صادق(ع) آنقدر ناراحت شد و با این شخص قطع ارتباط کرد»
01':56''
95
0

هنرمندان