ذ-ر-ز

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
آلبــــوم
تک فایــــل
ویدئوهــــا
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «شنیده‌اید که روزی بچشمه‌ی خورشید/ برفت ذره بشوقی فزون بمهمانی/ نرفته نیمرهی، باد سرنگونش کرد/ سبک قدم نشده، دید بس گرانجانی» (3:14)
03':14''
1414
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «در آنساعت که چشم روز میخفت/ شنیدم ذره با خفاش میگفت/ که ای تاریک رای، این گمرهی چیست/ چرا با آفتابت الفتی نیست» (3:48)
03':48''
2597
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «ای که عمریست راه پیمائی/ بسوی دیده هم ز دل راهی است/ لیک آنگونه ره که قافله‌اش/ ساعتی اشکی و دمی آهی است» (1:54)
01':54''
1788
1
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «گفت سوزن با رفوگر وقت شام/ شب شد و آخر نشد کارت تمام/ روز و شب، بیهوده سوزن میزنی/ هر دمی، صد زخم بر من میزنی» (4:10)
04':10''
6306
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «خلید خار درشتی بپای طفلی خرد/ بهم برآمد و از پویه باز ماند و گریست/ بگفت مادرش این رنج اولین قدم است/ ز خار حادثه، تیه وجود خالی نیست» (1:40)
01':40''
6116
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «ز قلعه، ماکیانی شد به دیوار/ بناگه روبهی کردش گرفتار/ ز چشمش برد، وحشت روشنائی/ بزد بال و پر، از بی دست و پائی» (4:33)
04':33''
2594
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «تو چو زری، ای روان تابناک/ چند باشی بسته‌ی زندان خاک/ بحر مواج ازل را گوهری/ گوهر تحقیق را سوداگری» (3:56)
03':56''
2653
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «بشکوه گفت جوانی فقیر با پیری/ بروزگار، مرا روی شادمانی نیست/بلای فقر، تنم خسته کرد و روح بکشت/ بمرگ قانعم، آن نیز رایگانی نیست» (2:49)
02':49''
2762
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «سخن گفت با خویش، دلوی بنخوت/ که بی من، کس از چه ننوشیده آبی/ ز سعی من، این مرز گردید گلشن/ ز گلبرگ پوشید گلبن ثیابی» (2:31)
02':31''
1555
0
دکلمه اشعار پروین اعتصامی «آن نشنیدید که در شیروان/ بود یکی زاهد روشن روان/ زنده‌دلی، عالم و فرخ ضمیر/ مهر صفت، شهرتش آفاق گیر» (5:04)
05':04''
2977
-1
0

هنرمندان