قسمت دهم تا بیست و دوم

لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صوت تبیان بارگذاری صوت
آلبــــوم
تک فایــــل
ویدئوهــــا
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« قدرت می پذیرد که رضایت دهد ولی ملوک اجازه نمی دهد و می گوید تا دیه نگیریم رضایت نمی دهیم.....» (23:10)
00':00''
947
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« صغری خانم برای کمک گرفتن از هوشی و دوستانش به منزل انها می رود ولی دست خالی بر می گردد و فریبا هم راه حلی برای جور کردن پول دیه برای صغری خانم می گوید ولی صغری خانم قبول نمی کند….» (24:09)
00':00''
770
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« لیلا برای پیدا کردن کار به کارخانه پدر مژگان می رود و قرار می شود از فردا صبح سرکار برود و از طرفی صغری خانم از انتقال فری به زندان با خبر شده و داد و فغان می کند......» (22:45)
00':00''
693
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« صغری برای راضی کردن ملوک خانم برای دادن حقوق ماهانه لیلا عوض دیه ، به خانه ملوک خانم رفته ولی ملوک خانم قبول نمی کند و ماجرای زمین را وسط می کشد و.....» (24:43)
00':00''
674
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« لیلا باز ایده جدیدی مطرح می کند تا از عزیز وام بگیرند ولی.......» (21:20)
00':00''
721
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« عزیز برای به دست آوردن دل مژده به منزل آنها آمد ولی باز دست خالی رفت..........فریبا سر درد دل را با قدرت باز می کند ولی با برخورد بد قدرت مواجه می شود و خانه را ترک می کند ....» (23:58)
00':00''
591
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« صغری خانم به دنبال وام و برای گرفتن منزل برای لیلا و فری ، پيش صفر می رود و لیلا هم که از طرفی بیکار شده ، به اختر پناه آورده و با او درد و دل می کند......» (24:25)
00':00''
547
2
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« لیلا و عزت برای پیدا کردن کار جدید راهیه گاراژ ایران چرب دست ، شدند و ایران هم لیلا را برای کار پذیرفت و......» (23:11)
00':00''
572
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« هومن و مازیار که فکر می کردند مژده مرده او را لای پتو می پیچند تا از خانه بیرون ببرند كه عزیز آقا سر می رسه و مژده را به بیمارستان می برد و از او می خواهد که سرکار خود بر گردد.....» (21:27)
00':00''
620
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« مژده بعد از رفتن ماموران نیروهای انتظامی به همراه اسی ، راهیه لابراتوار تولید مواد می شود و اسی را به هوشی معرفی می کند…..» (46:11)
00':00''
700
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« عزیز با جلال تماس گرفته و قراری با او می گزارد از سوی دیگر قدرت هم در خانه مرد غریبه ای که با او تصادف کرده بود پیدا می شود ....» (42:44)
00':00''
587
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« پس از رهایی ایران از کوه آهن کرازه هایی که روی سرش ریخته بود اصغر برای اوردن وسایل برای بستن پای ایران به سمت خانه می رفته که لیلا را سر راه می بیند و علت اصلی کار کردن لیلا را می فهمد و به او قول می دهد که......» (48:07)
00':00''
746
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« فری پس از رهایی از زندان بلافاصله سراغ لیلا را می گیرد و صغری چیزی به او نمی گوید ...........» (42:35)
00':00''
529
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« مژده پس از آگاهی از کشته شدن افشین در حالی که به عزیز دشنام می دهد از انجا خارج می شود از سوی دیگر هوشی نیز پس از شنیدن ماجرا از دهان بهنام او را ترغیب به پنهان شدن می کندو.....» (42:25)
00':00''
533
1
0
نمایش رادیویی "روز سی ام"؛« صغری پس از رهایی از مرگ حتمی راهی بخش سی سی یو می شود و از سوی دیگر عزیز آقا مجددا به دیدار جلال و نعمت و چشم گربه ای می شود و........» (45:30)
00':00''
701
1
0

هنرمندان