او چون شقایق بود چون سوسن و سنبل
چون میخک و لاله چون یک گلستان گل
چون داستانی بود پر ماجرا
چون شهر موزون بود پر معنی و دلخواه
او چون شقایق بود چون سوسن و سنبل
چون میخک و لاله چون یک گلستان گل
چون داستانی بود پر ماجرا
چون شهر موزون بود پر معنی و دلخواه
خوشبو تر ا زگل بود زیباتر ا زگلبرگ
اما از اینجا رفت با کاروان مرگ
می بینم او را من د رباغ و در گل ها
در آفتاب و در ماه در کوه و در صحرا
هرگز نمی میرد زیرا شهید است او
فردای دنیا را نور امید است او
فردای دنیا را نور امید است او
فردای دنیا را نور امید است او