داستانی زیبا از حجت الاسلام و المسلمین«کافی» :«مالک بن نویره نماینده رسول خدا(ص) در میان قبیله اش بود و خمس و زکات را هر ساله محضر رسول خدا(ص) می آورد. بعد از رسول اکرم(ص)، خلیفه اول گفت تو نماینده ما باش. ولی قبول نکرد و گفت خمس و زکات قبیله ام را مدینه می فرستم ولی به علی می دهم نه شما. خالد بن ولید از طرف خلیفه مامور به کشتن مالک بن نویره شد. خالد بن ولید همه مردان قبیله مالک نویره را کشت و زنان را به عنوان کنیز به مدینه برد. ولی امیرالمومنین مقابله کرد و گفت باید عده زنان تمام شود و خودشان هرکسی را می خواهند برای همسری انتخاب کنن. خوله حنفیه، مادر محمد حنفیه امیرالمومنین را برای همسری انتخاب کرد»