موعظه ای عبرت آمیز از حجت الاسلام و المسلمین«کافی» :«عتبه جوان هرزه ای بود که دنبال ناموس مردم بود. روزی به یک دختر جوان علاقمند شد و او را دنبال کرد تا خانه اش را پیدا کرد. به دختر گفت من عاشق چشمانت شدم. دختر هم او را برد به خانه و چشمانش را از حدقه دراورد به عتبه داد و گفت این هم هدیه من به تو ولی پاکدامنی ام را نمی فروشم»